۴ اردیبهشت ۱۳۹۱

نامه جنجالی باران کوثری: شرافتتان را چه ارزان فروختید! برويد و ستاره‌هاى قلّاده به گردنتان را هم با خود ببريد!

خنده‌ام مى‌گيرد. دلم برايتان مى‌سوزد. شبيه آدم‌هاى بى‌آبرويى هستيد كه چيزى براى از دست دادن ندارند پس به هر بهانه‌اى شلنگ تخته مى‌اندازند و به بقيه تهمت مى‌زنند. آقايان! شما حرف از فساد نزنيد كه غش مى‌كنم از خنده! مى‌خواهيد از فساد مالى و بخوربخورهاى پشت صحنه‌هايتان حرف بزنيم يا فساد كلامتان كه بوى تعفنش همه رسانه‌هايتان را برداشته؟
خنده‌ام مى‌گيرد، كه مأموريت‌تان تعطيل كردن سينما بود و به نتيجه نرسيد. انصافاً هر چه توانستيد كرديد: از بستن خانه ما، خانه سينما گرفته تا لغو پروانه‌هاى ساخت و نمايش. هر چه كرديد راهى پيدا شد، هر درى را بستيد درى باز شد و فقط ننگ و بدنامى‌اش به شما ماند (كه فرقى هم برايتان نمى‌كند، كارتان از اين حرف‌ها گذشته).
آنچه امروز اين طور آتش‌تان مى‌زند همين است كه هر چه كرديد به هيچ جا نرسيد و حالا در دنيا به جاى شما و افتضاحات مكررتان ايران را به نام سينماى نجيبش مى‌شناسند.
دلم برايتان مى‌سوزد آقايان كه در حال غرق شدنيد و به هوا چنگ مى‌زنيد كه شايد همه چيز را با خودتان پايين بكشيد. اما بيش از شما دلم براى كسانى مى‌سوزد كه ديروز همكار ما بودند و امروز با هر وعده‌اى - از پول و موقعيت تا بخشش و گذشتن از سر خلاف‌هايشان - شرافتشان را چنين ارزان به شما فروختند. دلم برايشان مى‌سوزد كه يك شبه ره صد ساله رفتند و چنان نفرت و كينه‌اى به جان خريدند كه حتى شما و قدرت و رسانه‌هايتان هم توان جبرانش را نداريد.
ما، هستيم آقايان! سينما مى‌ماند چون مردم مى‌خواهند كه بماند. شما از سينما برويد! برويد و ستاره‌هاى قلاده به گردنتان را هم با خود ببريد. تأييد نجابت ما و سينمايمان همين عدم تأييد شماست. خير پيش...
باران کوثری / 3 اردیبهشت 1391.
(لطفا این نامهء دختر دوست داشتنی و شجاع سینمای ایران را به اشتراک بگذارید)


برای ورود به گروه فیسبوکی حمایت از گلشیفته فرهانی اینجا کلیک کنید

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

خيلي خلاصه مي گم:
خفـــــــــــــــــه بابا !!!

ناشناس گفت...

این ناشناس از حرف زدنش معلوم جه شخصیتی داره که حرجی بهش نیست ولی اگر امثال باران و بهرام رادان نبودن فاتحه این سینما رو امثال شریفینیا خونده بودن تا حال دمت گرم که نفست حقه بانوی باران سینمای ایران............

esa گفت...

قابل توجه امین بی حیا و رضا بی شرف
آفرین به شجاعت و صراحت باران کوثری

mehrnoosh گفت...

درووووود بر شرفت باران عزیز،که به زیبایی هر چه تمام تر تمام گفتنی ها رو گفتی

رضا گفت...

درود برتوکه مردانه حرف دل خیلی هاروزگفتی.پاینده باشی.

amir گفت...

برو جوجه ماشینی شیرتو بخور

ناشناس گفت...

سینما با فرهنگ دینی استارت نخورده و زورکی هم نمی شه اون رو کشید تو راه دین ، البته منظورم این نیست که این تحفه هایی که تا دیروز چماق دستشون بوده و الان کارگردان شده اند دین شناس یا دین دارند .ولی در کل یک واقعیت رو باید قبول کرد که قبله آمال اکثر بازیگران ما هالیووده وبخصوص این دخترا که هلاک بازیکنان هالیوودی اند و آرزو می کنند که جای گلشیفته بودند .ولی خب فعلا نمی شه که بشه .

ناشناس گفت...

امیر ظاهرا جوجه ماشینی رو تنها دیدی داری زوزه میکشی نکنه قلاده طلا گردن تو هم انداختند

ناشناس گفت...

محمد رضا شریفی نیا را دوست داشتم به خاطر هنرش ، امروز متنفرم از او به خاطر مرامش ، امین حیایی نیز چون شریفی نیا ، هنرمندی بود که خود را ارزان فروخت ، آخر کدام انسان با آبرویی برای بدست آوردن ثروت ، قید محبوبیت را می زند ، اگر در قطعه هنرمندان همواره بر مزار فردین عده ای شیرینی می دهند و فاتحه می خوانند از برکت جوانمردی است که همه بزرگ و کوچک از او دیده بودند و یا شنیده بودند . به خاطر دو روز دنیا چطور حاضر می شویم ، عزت و شرف خود را با چوب حراج به بهای یک خانه و یک ماشین عوض کنیم . راستی سوالم از شما این است که چقدر حاضرید بگیرید تا چنین نقشی را بازی کنید ؟
تفاوت میان باران کوثری با امین حیایی همین است که باران جوانمردی به خرج داد و این مطلب را نگاشت و امین حیایی ، شرم و حیا را یک پارچه قورت داد و در حق هم وطنانش و جوانان هم سن و سال خودش ، ظلم کرد .
ای کاش این چنین هنرمندانی را هرگز نداشتیم . متاسف خواهم شد ببینم کارگردان با شرفی بخواهد از این دو انگل استفاده کند .

ناشناس گفت...

اورين اورين
به اين شير دختر

alireza گفت...

این باران کوثری کی هست؟
فیلم هم بازی کرده؟ یا برای اینکه فیلم بهش بدن انشاء نوشته؟