۹ اسفند ۱۳۹۰

Sex is peaceful ! سکس صلح آمیز است

این عکس زمانی‌ گرفته شده که این دختر به خاطر ترس و شکی‌ که بهش وارد شده بود آنجا به زمین می‌افته. دوست پسرش روی زمین دراز میکشه کنار این دختر که آرامش کنه و در عین حال کسی‌ به آنها تیر اندازی نکنه. یعنی‌ آنها قصد انجام کار سمبولیک یا چیزی از این قبیل را ناداشته اند. بعد از اینکه حال دختر جوان بهتر می‌شه با کمک هم محل را ترک میکنن. این را این مرد جوان بعدا در یک مصاحبه توضیح داده است. اما به هر حال این عکس جاودانه شده است چون یک حالت استثنایی را نشان میدهد
از فیس بوک اتحاد جوانان مبارز ایران www.facebook.com/ejavanan


برای ورود به صفحه اتحاد جوانان مبارز ایران لطفا اینجا کلیک کنید


سوزاندن یک "زن" مانعی ندارد ولی سوزاندن "قرآن" کفر است!


هیچ مذهبی به اندازه اسلام ارزش والای زن را به نصف تنزل نداده است لذا برای رهائی خود از این مذهب پلیدی و تبعیض که جز بدبختی و فلاکت برای زن چیز دیگری به ارمغان نیاورده است یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم کوتاه کردن دست اسلام از زندگی خود است
از فیس بوک اتحاد جوانان مبارز ایران www.facebook.com/ejavanan

۸ اسفند ۱۳۹۰

گفتگو با خبرنگار فارس در مورد تحریف سخنان اصغر فرهادی

آزادی مرضیه رسولی با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی

مرضیه رسولی روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس که نزدیک به دو ماه را در بازداشت به سر برده با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد.
مرضیه رسولی روزنامه‌نگار که بارها مورد بازجویی وزارت اطلاعات قرار گرفته بود در تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۳۹۰ در منزلش توسط مأموران امنیتی بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بود.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» رسولی روز جاری با تودیع وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده است.
رسولی در حالی از زندان آزاد شد که دو روز قبل مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای با نام «عملیات چشم روباه» اتهامات سنگینی را متوجه وی و دیگر روزنامه‌نگاران کرده بود.
رسولی روزنامه‌نگار عرصه فرهنگ و ادب و نویسنده وبلاگ «سه روز پیش» است. وی سابقه همکاری با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و روزنامه‌هایی چون ایران، شرق و اعتماد را دارد.
رسولی در سال ۱۳۸۴ به خاطر مجموعه گزارش‌های فرهنگی‌اش در روزنامه شرق، برنده جایزه اول جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد شد.
همچنین وی در مهرماه ۱۳۸۹ به هنگام خروج از ایران به‌ منظور سفر تفریحی در فرودگاه پاسپورتش ضبط و ممنوع‌الخروج شده بود.



این تازه اصغرمان بود ! جعفرمان را هنوز ندیده اید ...

جدایی فارس نیوز از دروغ رو هم اگه بســازن٬ حتمن اســـکار می گیـــره


دو عکس زیر تحریف سخنان اصغر فرهادی توسط خبرگزاری وابسته به سپاه٬ فارس‌نیوز در فاصله کمتر از یک ساعت را نشان می دهد :


از فیس بوک اتحاد جوانان مبارز ایران www.facebook.com/ejavanan

خشـــــــونت علیه کودکان رو محـــــکوم می کنیم ...

رسانه ی ملی ، نگاه کن . . . ما خود رسانه ایم !

۷ اسفند ۱۳۹۰

دقایقی قبل پرستو دوکوهکی از زندان اوین آزاد شد

پرستو دوکوهکی از نخستین وبلاگ‌نویسان ایران است و وبلاگ او با عنوان "زن‌نوشت" تا به امروز خوانندگان بسیاری داشه است. دویچه وله در سال ۲۰۰۵ "زن‌نوشت" را به‌عنوان بهترین وبلاگ در عرصه روزنامه‌نگاری برگزید. پرستو دوکوهکی، روزنامه‌نگار شناخته‌شده‌ای‌ست. او در سال ۱۳۷۷ خورشیدی در مطبوعات ایران آغاز به کار کرد و در روزنامه‌های گوناگون از جمله همبستگی، یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال، ایرانشهر (ضمیمه‌ روزانه‌ همشهری)،سرمایه، اعتماد ملی، شرق و نشریات از جمله ماهنامه‌ زنان فعالیت کرده است. پرستو دوکوهکی بیش از یک ماه در بند ۲ الف زندان اوین متعلق به سپاه پاسداران در بازداشت بود که با قید وثیقه دقایقی قبل آزاد شد

۶ اسفند ۱۳۹۰

تولدی دوباره برای نژادپرستی و انسان ستیزی ...جنگ ناسیونالیسم کرد و ناسیونالیسم محسن نامجو !


محسن نامجو نامه ای برای اصغر فرهادی نوشته که جنگ بزرگی به راه انداخته حداقل در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده و همه در حال صف بندی هستند یارکشی هم می کنند! این نامه نوشتن هم چه مکافاتی شده ها! در این نامه محسن نامجو از اصغر فرهادی تقدیر و ستایش می کند و غیرمستقیم بهمن قبادی را نقد و حتی مسخره می کند و زبان کردی و زبانهای غیر فارسی را مهجور می خواند ! 
من به آزادی بی قید و شرط بیان باور دارم و هرکسی باید آزاد باشد به هرشکل و شیوه ای عقیده خود را بیان کند حتی افکاری که توهین و اهانت و ... تلقی می شوند اگر به آزادی معتقدیم در این نباید شک کنیم به جای فحاشی و عصبانیت شما هم بشینید نقد بنویسید نامه بنویسید مقدس گرایی را کنار بگزارید خود را به سلاح اندیشه و تفکر مجهز کنید نه مانند مذهبیون با فتوی و وامصیبتا و کشتن و خفه کردن مسایل را حل کنید ! قسمتی از متن نامه محسن نامجو را اینجا میزارم برای دوستانی که هنوز یارکشی نشدند یاشدند در حال جنگند
در اين لحظه دوست دارم از خيلى چيزها بنويسم از اين ١٨ سال كه گذشته،از لايه هاىتو در توى فيلمش،از سادگى اموزنده ى روندى كه او به عنوان يك شهروند/ارتيست طى كرد،از ذوق شكسته شدن طلسم ان سينمايى كه ايران را يك روستاى بزرگ پر از ادمهاى فقير و شاعر به جهانيان معرفى مى كرد كه اكثراً به زبان كردى يا لهجه هاى دور افتاده صحبت مى كنند و ذره اى از تناقضات انسان مدرن در وجودشان نيست ...
بازتاب این نامه در فضای مجازی سرو صدای زیادی به پا کرده عده ای فحاشی می کنند و وامصیبتا سرمیدهند عده ای صفحه می زنند و دشنام میدهند عده ای آهنگ کوردی میزارند و به اصالت کردی می بالند و سرچشمه هنر را ادبیات کردی می خوانند و عده ایی هرچیزی که رنگ و بوی کردی دارد را مقدس کرده اند و به دار و دیوار می زنند و منشا پیشرفت و هنر بشریتش میدانند و عده ای هم از محسن نامجو حمایت می کنند و الا آخر خلاصه بلبشوی شده که نگو یه چیزی تو مایه های جنگ ستارگان ! حالا به دنیای واقعی نکشه خوبه وگرنه واویلا میشه !
متن نامه محسن نامجو هرچه باشد و از هر موضع و دیدگاهی و با هر هدفی باشد خوب یا بد باید این نکته را مد نظر داشت ایشان هم حق خودشان است که ابراز نظر کنند مثل ما و شما ! ا من نمی خواهم قضاوت اخلاقی بکنم رویدادهارا با اخلاقیات نمی شود قضاوت کرد اکثر نظرات موضعگیری ها و اظهار نظراتی که تاکنون دیدم از یک دیدگاه بسیار احساساتی پرخاشگرانه و ناسیونالیستی قوم پرست کردی فراتر نرفته انگار نقدکردن در این دنیا جرم است و اگر مساله مورد انتقاد کردها باشند دیگر گناه کبیره است و حتما محسن ناقد را در آتش باید سوزاند! یه چیزی تو مایه های خلیج فارس و کوروش کبیر که ندونیم چیه باید رگ غیرته بزنه بالا در حد خون آشام ! محسن نامجو برای من هیچگاه هنرمندی مدرن و دوست داشتنی نبوده و الانم چون زیاد سر و صدا شده دربارش می نویسم چندبار هم بیشتر آهنگاش رو گوش ندادم ولی این حق خودش است که اظهار نظر کند و نامه بنویسد و به هرکس می خواهد ابراز علاقه کند و از هرکسی ابراز انزجار شما هم بکنید کسی جلوتون رو نگرفته همین الان می تونید برای بان کی مون هم نامه بنویسید و حتی به خامنه ای هم میشه نامه نوشت ! خیلی دارند به مقام عظمی نامه میدن یکی هست الان 33 تا نوشته بنده خدا دریغ از یه جواب !
متاسفانه خیلی ها اشتباه محسن نامجو را تکرار می کنند و از همان دید به نقدش می پردازند که شما فارس ها و... یعنی خون را با خون شستن چشم در برابر چشم و برو تا آخرش از این حرف ها در صورتی که باید این دیدگاه ناسیونالیستی نامجو و نامجوها چه تو اردوگاه این وری ها چه اون وری ها به قول دوستان نقد بشود نه اینکه ماهم تبدیل به نژاد پرست قوم پرست و یا یک ناسیونالیست دو آتیشه بشیم چون یکی داره ناسیونالیستی به زبان کردی حمله می کنه >؟
مهجور خواندن زبان های غیر فارسی و عقب مانده دانستن مردم زحمت کش و شرافتمند تنها نشانه درجه نا آگاهی و ناسیونالیسم ضد بشری نامجو است ! کاش دوستان به جای نقد از دیدگاه ناسیونالیستی و کردایتی به شیوه ای دیگر به نقد ایشان می پرداختید.هرچند باز هم این حق هرکسی است که انگونه که می خواهد نظرات خود را بیان کنند اما ناسیونالیسم تنها دشمنی و کینه و نفرت را بین انسانها ایجاد می کند و باعث شکاف و تفرقه می شود چیزی که دیکتاتوری ها صدها سال است برای ان تلاش می کنند ناسیونالیسم پرتگاه بشریت است همین پرتگاهی که محسن نامجو از این طرفش به پایین افتاده و کردی حرف زدن را عقب مانده می داند و از این طرف ناسیونالیسم کرد دقیقا از این ور بام پایین افتاده و ... آخر این نوع تفکرات به این میرسه که با پلاک یه شهر کردنی نتونی بری شهر فارس نشین و بالعکس شایدم با یه یوزی بشه رفت حالا بستگی به قدرت این ناسیونالیسم داره !؟
اما برداشت خود من از نامه نه چندان مهم محسن نامجو که این همه الکی مهم شده که کاش نمی شد چون تنها نتیجه آن نژاد پرستی و دشمنی بین انسانهاست و هیچ :
محسن نامجو از مدرن بودن و تناقضات مدرن می نویسد و انگار که فیلم آقای فرهادی دیگه آخر این حرفاست و فیلمهای بهمن قبادی نقطه مقابل این ؟! داداش یه کم یواش باهم بریم حالا درسته داره اسکاری هم میشه اما این بحث چه ارتباطی به مدرن بودن داره ؟ آقای نامجو شما که سعی داشتید قرآن را با موسیقی بخوانید قرآنی که نماد عقب ماندگی و ارتجاع و شکنجه و ... است شما مدرنید ! معیارهای شما برای مدرن بودن چیست قاطی کردن سنت و مدرنیته یا همان پست مدرنیزم ! بابا این مدل که خیلی وقته تاریخ مصرفش گذشته تیوریهای دنیای غرب برای سلطه بر کشورهای دیگر و مماشات با دیکتاتوری ها اگر کسی اینگونه نباشد مدرن نیست باید حتما شکل عجیبی داشته باشی یا حرکات عجیب یا از کاهو و کلم و کوکو و قرآن بگی اون وقت میشی مدرن ؟ اگه از ادمهای همین جامعه که در سخت ترین شرایط زندگی می کنند در روستاهای مرزی در فقر و فلاکت اون وقت عقب مونده ای ؟ کسانی که هر روز جونشون رو کف دستشون میزارند برای امرار معاش خود و خانواده در بدترین شرایط و وحشتناکترین محیط تکه نانی را به تحمل طاقت فرساترین کارها به دست می آورند از این آدما گفتن که قربانی نظام اسلامی و تبعیض و ظلم شدند عقب موندگی و دور از مدرنیته ؟ اما نوحه و روضه خوندن با تار و سه تار مدرن بودنه ؟ نمردیم و معنی مدرن بودنم فهمیدیم والا !
شما که به خاطر یک حکم قضایی به ... کردن افتادید و توبه کردید و خیر این مدرن بودنتان را به لقایش بخشیدید! در همانجایی که با آیه های قرآن شما انسانهارا دار می زنند سنگسار می کنند کور می کنند تجاوز می کنند و ... در همانجایی که زندانیان سیاسی سالهاست زیرشکنجه های جمهوری اسلامی آزادی را فریاد می زنند و پز مدرن بوددن نمی زنند حالاکه ویزای اروپا گرفتید دوباره شدید سنت شکن و مدرن ؟ چرا آنجا نامه ندادید چر الانم در مقابل این فجایع سکوت می کنید ! ما که چیزی ار این چیزا در شما ندیدیم من با سینمای بهمن قبادی به شخصه نزدیکی چندانی ندرام ولی دوسش دارم و براش احترام قایلم نه به خاطر کرد بودنش به خاطر اینکه لایق دوست داشتنه و احترام به خاطر اینکه فیلمساز موفقیه با معیارهای مدرن فیلمسازی که شک دارم چیزی از اونا بدونید آقای نامجو کرد بودن بهمن برای من مهم نیست ولی قدرت و پشتکار بهمن برای من ستودنی است و یکی از الگوهام همانطور که دیوید لینچ و بهرام بیضایی هم برام عزیزه و اگو هستند! درخشیدن هایش در جشنواره ها جواب زحمتهایش است همانگونه که شما می خواهید قرآن به خورد مردم بدهید با موسیقی بهمن هم حق دارد هنرش را که سینماست را به دغدغه هایش که مردم همین دهات مرزی و جنگ و فقر و .. است اختصاص بدهد و از دیدگاه خود دنیایش را به تصویر بکشد چرا این مایه ننگ است ولی مال شما مدرنیته و قابل تحسین ؟ ! چرا به زبانی غیر از فارسی فیلم ساختن موسیقی نواختن جرم است ؟ چرا ؟ حتما مایکل جکسون هم عقب موندست ! بگید همه عقب موندن و از مدرنیته چیزی حالیشون نیست و خیلاص ! محسن نامجو زبان وسیله ارتباط انسانهاست نه برتری آنها و نه وسیله تحقیر و ننگ آنها! حال از این هم بگزریم که فیلم جدایی نادر از سیمین هم چندان تناقضات مدرنی درش نیست و اوضاع سیاسی حاکم بر ایران و فضای سیاسی جشنواره ها در درخشش این فیلم بی تاثیر نبودند هرچند فیلمی قوی است و من به شخصه دوسش دارم ولی سرشار از تناقضات مدرن و پیغام مدرن بودن هم نیست این دیگر فهمیدنش موی ژولیده و ادا اطفارهای روشنفکرانه نمی خواهد ! این انتقاد شما و این تقدیر شما نه از جنبه هنری بلکه از جنبه غیر هنری بودن شماست نشان از ناسیونالیسم شماست که فکر می کنید چون یک کارگردانی که به زبانی که شما با آن صحبت می کنید فیلم ساخته باعث افتخار شماست و ان دیگری نه مایه ننگ شما ! محسن جان سلحشور و شمقدر ی ها و ده نمکی ها و... نیز به زبان فارسی فیلم میسازند به جان تو !
البته این نوع دیدگاه تنها کوته فکری و ساده نگری است تنها کسانی که چیزی برای گفتن ندارند به صفت های انتسابی افتخار می کنند نه اکتسابیشان ! شما فکر می کنید فیلمی بازبان فارسی از فیلمی بازبان کردی ترکی و... بهتر است و مدرن تر ! و نماینده واقعی مردم ایران است محسن نامجو بهتر به جای این تحلیل ها کمی سینما یاد بگیری زبان سینما زبان فارسی و انگلیسی و کردی نیست زبانی جهانی است که سالهای سال است میلیونها نفر با آن زندگی می کنند وکار می کنند و دنیاهایشان را به اشتراک میگزارند ... انسانها در اینکه کجا بدنیا بیایند انتخابی ندارند و در انتخاب رنگ زبان نژاد وخیلی چیزهای دیگر هم انتخابی ندارند من اگه انتخاب داشتم شاید دوست داشتم تو مریخ دنیا بیام باور نمی کنی خوب نکن !رنگ زبان نژاد نه مایه ننگ است نه افتخار تنها چیزی که مایه افتخار است انسانیت است ! انسانیت نه رنگ دارد نه نژاد شما از دیدگاه ناسیونالیسم ایرانی نامه می نویسید و فکر می کنید خیلی مدرنید این افکار شما صدسال است که در همان جوامع مدرن منسوخ شده و جز گروه های فاشیستی و نیو نازی ها کسی آن را استفاده نمی کند شما که آنجا زندگی می کنید این را که باید بفهید اگر راجب سینما هم نمیدانید بدانید زبان سینما زبان بازیگران فیلم نیست زبان سینما زبانی هنری است زبان نور و رنگ و کارگردانی و پلان و میزان سن و احساس است زبان لهجه و گویش انسانها تنها وسیله ارتباط بین انسانهاست نه تحقیر آنها و نه مایه افتخار آنها ...
از ما گفتن بود ...




۲ اسفند ۱۳۹۰

سعید ملک پور در آستانه ی اعدام ! برای نجاتش تلاش کنیم سکوت ما مرگ این جوان است !

بیاید با انتشار این خبر و اعتراض به این حکم، جلوی اعدام سعید ملک پور را بگیریم. به مانند کاری که در فضای مجازی برای نجات "حبیب گلی پری" انجام شد و اعدام حبیب متوقف گردید. 
برای ورود به صفحه "اعدام نه "لطفا اینجا کلیک کنید
با اتحادمان بار دیگر میتوانیم این کار را تکرار کنیم.
برای دفاع از جان سعید ملک پور به صفحه اعدام نه بپیوندید
حکم اعدام "سعید ملک پور" فعال سایبری به اجرای احکام اعدام ارسال شد!...؟
یعنی اگر ما دست روی دست بگذاریم دیگر طلوع خورشید را هرگز نخواهد دید...
ملک‌ پور متولد خرداد ماه ١٣۵۴، فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه صنعتی شریف با سابقه‌ی کار کارشناسی در شرکت ایران خودرو است. وی موفق به اخذ پذیرش از دانشگاه ویکتوریا کانادا جهت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد شده بود.
سعید ملک پور، که پیش از بازداشت در سال ۱۳۸۷ مقیم کشور کانادا بود، متخصص کامپیوتر است و وکیل و خانواده او گفته بودند که از برنامه‌ای که او نوشته، بدون اطلاعش برای طراحی سایت‌های مستهجن استفاده شده است. ولی بازجوها وی را متهم به طراحی سایت های مستهجن کرده! و در زیر شکنجه سعید وادار به اعتراف به این جرم ناکرده شده است.
این کار قوه قضاییه به معنی مجازات "چاقو ساز" به جای "چاقو کش" است!

از فیس بوک اتحاد جوانان مبارز ایران www.facebook.com/ejavanan



۲۹ بهمن ۱۳۹۰

شعر کمباور کابلی ( شاعر افغانی ) در وصف گلشيفته !



گل سپيد تنت را به شب رها کردی
هزار وسوسه در خانه خدا کردی


فقيه و آل و تبارش ، فگنده ای در عسر
جهان به فطرت ايرانی آشنا کردی


نتيجه قفس و زور گويی و زنجير
همين بود که توکردی و بس بجا کردی!


چرا ولايت اوهام ، قيم تن ماست ؟
تو اين فسانه ء بی پايه زير پا کردی !


هنر ، بدون جسارت ، چراغ لرزان است
بمان هميشه که آيينه را صدا کردی !



از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی  facebook.com/support.golshifteh




عکسی از جنبش وال استریت ...

ديگه جمهورى اسلامى هم نميتواند از اين جنبش سواستفاده تبليغاتى كند! كم مانده بود كه نام اين جنبش را به بيدارى اسلامى در امريكا تغيير بدهند!

از فیس بوک اتحاد جوانان مبارز www.facebook.com/ejavanan



وقتی دیکتاتورها به پایان نزدیک می شوند از یک بچه هم به هراس می افتند

۲۶ بهمن ۱۳۹۰

سکس و مسیحیت!

طبق آموزه های مسیحیت اگرآدم وحوا ازفرمان خداوند سرپیچی نمی کردند ومیوه ممنوعه را نمی خوردند،زادوولد انسان فقط از طریق لذت مقدس صورت میگرفت وآلات تناسلی فقط از طریقی روحانی درگیر میشدند. از این رو به آنها اجازه داده میشد که این اعضا رابه کار ببرند بدون اینکه مرتکب گناه شهوت، که در لذت جنسی ضروری و اساسی است، شوند.بصورتی که اثبات شده،اغوا شدن برای لمس بدن دلیلی برای م...جازات ومحکوم شدن توسط خدواند است. معتقدین به اخلاقیات مسیحی به ما میگویند که آدم وحوا اندام های تناسلی شان را بعدازاینکه مرتکب گناه شدند با برگ انجیر پوشاندند چون احساس شرم میکردند. نتیجه اولین مقاربت آدم وحوا بعد ازاغوا شدن توسط ابلیس درگیری بین خوبی که انسان را وادار میکند بدون اینکه بدنبال هیچ لذتی باشد، بزاید وبدی که انسان را وادار کرد که از شهوت بیشتر ازهر وقتی لذت ببزد.حقیقتی که کلیسا از زمان بنیادش همیشه علیه هرگونه روابط جنسی بوده است،با مدرک نشان داده شده است، به پیروانش اجازه داده است که ازدواج کنند فقط بعد از یک پیشگویی نامیمون وحتمی از پایان دنیا. از این رو کلیسا مجبورشد به رسمیت بشناسد چون ممنوعیت هرگونه جفت گیری وآمیزش جنسی باعث انقراض نسل بشرمی گردد.
بنابراین درحکمش برای اخلاقی کردن آمیزش جنسی، کلیسا که بالاجبارچاره ناپذیر بودن لقاح را پذیرفته بود،ازدواج را براساس شرایطی که،زوج بایذ قوانین بشدت اخلاقیش را باحتیاط کامل اجرا کنند،جایز شمرد.نتیجتا قوانینی شرعی درست شد تا برقرار کند که چه چیزی راست و چه چیزی نادرست است وکلیسا برای اطمینان حاصل کردن از اجرای این قوانین پیروانش را مجبور کرد که گناهشان را اعلام کنند واعتراف گیران که تصمیم میگرفتند چه تنبیهی را به اسم خدا که بستگی به شدت گناه داشت، میتوانست گناه صغیره و یا مهلک باشد، تحمیل کنند. اعتراف گیری اسلحه ای معتبر برای مسیحت در ساختن امپریالیسمش بود زیرا با مجبورکردن پادشاهان و امپراطورهای مسیحی به اعتراف،میتوانستند تمام تصمیمهای دولت را کنترل کنند.
بنابررهنمودهای مسحیت برای پیروانش ،همه کس میتواند جهالت وتاریک اندیشی وکودنی اخلاقیات مسیحیت را بفهمد.
اینجا تعدادی از مصوبه هاو کدهای اخلاقی مسیحی رادر باره روابط جنسی میبینیم.
1- اگر زوجی از آمیزش جنسی لذت نبرند ،مرتکب گناهی نشده اند.استدلالی غلط که به دنبال این قائده اخلاقی می آمد، اینکه زن برای مرتکب نشدن به گناه شهوت(احتمالا امروز هم تعدادی موجود هستند) باید به آن اعتراف کند،در حین آمیزش جنسی باید این عبارت را با صدایی موزون واز حفظ بخواند(من برای لذت خودم این کارا نمی کنم بلکه میخواهم پسری را به خداوند تقدیم کنم).
2- اگر هنگام آمیزش جنسی شوهر و یا زن با احساس از دیگری کام بگیرند مرتکب گناه کبیره شده اند. (سنت جرونیمو
3-نوازش کردن قبل ازآمیزش جنسی اگر تنها یک در آغوش گرفتن ساده باشد از جمله گناهان صغیره است وتبدیل به گناه کبیره میشود اگر دهان بوسیده شود مخصوصا زمانی که زبان لمس شود..(دبری ینه تئولوژیست
4-زن وشوهر نباید بیشتر از چهار بار در ماه آمیزش جنسی داشته باشند.( سانچز تئولوژیست
5- اگر زوج در طول روز با هم آمیزش جنسی داشته اند ودر شب همان روز تکرار شود گناه محسوب نمیشود.(سنت آلفونسو دی لیگوری تئولوژیست
6-اگر مرد قبل از زن تمام شد وزن تقاضا کرد که دوباره تکرار شود گناه محسوب میشود.( زاچیا تئولوژیست
7-تحریک جنسی قبل ازآمیزش گناه صغیره محسوب میشود.(کد کلیسایی
8-مردی که آلت تناسلی آش را اندازه میگیرد،گناه کبیره جدی مرتکب می شود.(مون سابره تدولوژیست
9-مدرسین مذهبی وکشیشهای جوان فقط زمانی مرتکب گناه صغیره میشوند که با درآغوش گرفتن کسی منی از بدنشان خارج شود.(دیاگونال
10-اگر زنی مدعی شد که توسط شیطان به او تجاوز شده است باید به دقت برای تشخیص اثرآزمایش شود.(برای دانستن اینکه مامورین تفتیش عقاید چگونه این آزمایشات را بر راهبه های صومعه که ادعا می کردند که شیطان به آنها تجاوز کرده است، انجام میدادند میتوانیم گزارشاتی را ازشاهدان عینی بخوانیم: خباثت وفساد مامورین تفتیش عقاید در این مراسمات افتزاح آمیزو وقیح، امری بدیهی بود.(مارگارات مورای). کنجکاوی قضات سیری ناپذیر بود،میخواستند همه چیزرادرجزئیات وریزدررابطه آمیزشی که راهبه هابا شیطان داشتند رابدانند."(هنری ریئا)"(چیزی که امروزهم در اعترافات انجام میگیرد).ویاکویس فینیس گذارشگرآن زمان نوشته است که خودش مامورین تفتیش عقاید را دیده است که در سرکشی، به راهبه ها تجاوز می کردند.
رعایت کردن این احکام که با کمک از اعتراف گیری تحمیل شده بود، مسیحی ها را به خفه شدن نزدیک کرده بود،برای جلوگیری از شورش و طغیان کلیسا مجبور شد که اجازه جشنهای کارنوال را صادر کند تا مردم بتوانند زیرفشار نفسی بکشند.(تمام انسانها نیازمندند که ازخودشان حداقل سالی یک بار لذت ببرند تا غرایزطبیعیشان،«که تا مرحله معینی میشود مانعش شد» را ارضا کنند. آنها مانند بشکه های شرابند که اگرهرچند وقت یک بار سرپوششان را بازنکنی و فشاررا آزاد نکنی می ترکند. انسان هم میترکد اگر تنها چیزی که دردرونش می جوشد فقط دعا وپرستش خدا باشد.>از نامه ای که درسال1444 توسط پدر تیلوت برای استاد مدرسه تئولوژی درپاریس فرستاده شده).این جشنهای میگساری توسط کلیسا پذیرفته شد تا به پیروانش اجازه بدهد بخارناشی از سرکوب جنسی را بیرون دهند،تا سال 1700 ادامه داشت واغلب مخصوصا زمانی که محصوردرکلیساها بودند به لاف زنی وکفرگویی وبد زبانی به طبیعت هم منجر می گشت. علاوه برمردم کشیشها وروحانیون فقیرهم قاطی جشن می شدند.کشیشها در لباسهای مبدل زنانه اغلب زمانی میرسیدند که جشن با اهنگ ورقص وشعرهای وقیح وزشت شروع شده بود. مراسمات مذهبی را مسخره می کردند،میهماندارها به جای تبرکات مذهبی سوسیس تعارف میکردند وبه جای شمعهای خوشبو کفش کهنه میسوزاندند.بیش ازحد مینوشیدندودر میان مردم میچرخیدندو آروغ میزدندو استفراغ میکردند،وخشمشان رابه سرکوب کلیسایی بامسخره کردن تمایلات جنسی و با ادا درآوردن نوعی ازمقاربت نشان میداند،و دراین میان کشیشهای بودند که بالباس راهبه ها سواربرکشیشهای دیگر می شدند.چون همه چیزمجازبود این کشیشها اغلب با هیجان رقص کلیساییی آرام میکردند وبیشترترجیح میدادند با همراهی مارش خاکسپاری به آن هیجان بیشتری بدهند.این جشنها غوغا وبلوایی واقعی بود جایی که مردم آشکارا درعکس العمل به سرکوب اخلاقیات مسیحی شیطان را تمجید وستایش می کردند.جشنهایی که توسط کلیسا مجاز شده بود صرفن امتیازی برای تولرانس نبود بلکه آنها فشاربودندوخواسته، تا مفری حساب شده برای تخمیرانسان تعبیه شود.ازژونال پورتوس 7-2-1863.
اما سرکوب جنسیی که با این شیوه،با سازمان دادن میگساری های همگانی تضعیف وسبک شده بود،دردرون دنیای مذهبی درصومعه ها موجب بروز مشکلاتی شد.راهبه ها وکشیشها برای ابراز تمایلات جنسی اشان مجبوربه تصور معاشقه با والدین روحانی شدند.راهبه ها با عیسی مسیح وکشیشها با مریم باکره.
این توابین که به صوفی مشهوربودندخودشان را (برای احترام ورعایت اخلاق وکمال روحانی،با انکارتمام لذایذ فیزیکی به سخت ترین شیوه ممکن)به اعتقادی سخت ومحکم متعهد می کردند. این اشخاص چیزی دیگرنبودند بغیرازفناتیکها ومتعصبینی اغفال شده که که قادر بودند آن قوانین طبیعی تولید مثل را که ازابرازغرائز جنسی ممکن میگردد،انکار کنند.بدبختی که درآن زندگی میکردند ناشی ازریاضت ابدی جنسی وشنکنجه مداوم بود،شکنجه ای که بمثابه تنبیه شهوت رانی بربدنشان تحمیل می کردند.این اعمال از آنها مازوخیستهایی واقعی ساخته بود ودرآنها موجب نوعی از بیگانگی دماغی شده بودند که کلیسا اسم خلسه روی آن گداشته بود.درصورتی که روانکاوان آنرا اختلال فیزیکی ناشی ازسرکوب جنسی می نامند.
دکتر کائوفین میگوید: ارضا نشدن امیال جنسی یکی ازعلل پایه ای برای هیستریا(تشنج،غش؛حمله عصبی)است وزندگی صومعه نشینی هم دلیل دیگراین بیماری است،اگرصومعه نشینی به این اختلال فیزیکی کمک میکند تنها به دلیل ریاضت جنسی اش نیست بلکه همچنین بخاطردعاهای مداوم وزندگی درغوروتعمق ممتد وتشنجهای عصبی ناشی ازترس مدام از مجازات هولناکی که عدلت الهی برای گناه آنان تعیین کرده بود،گناهی که راهبه ها با آن زندگی میکردند هم بود.
لوگره آمیلی توضیح میدهد که خلسه فقط فرمی ازاختلال عصبی ناشی ازهزیانهای تخیلی است ودکتر موریسیردر کتاب"بیماریهای ناشی ازاحساسات مذهبی" نشان میدهد که چگونه عشق وتماس راهبه ها با خدا« عیسی مسیح ومریم باکره» دلیلش طبیعت افراطی جنسی است.
جیمز لئوبا که متخصص روانشناسی مذهبی است به صراحت کلیسا را به آفزینش انسانهای دیوانه متهم میکند.میگوید شورشهوانیی که اولیا مذهبی درمقاربت با الوهیت (به خاطر پنداروتصوربودنش) به آن میرسیدندآنها را درریاضتی از ارضا شدن جنسی انداخت،که دلیلی است برای هذیان گویی وسرسام عصبیی،که به آن خلسه میگویند. ناتوانی کلیسا در جلوگیری ازآثاز وعواقب اینچنینی، وتفاوت با آن مواردی که با توده مردم و با دادن آزادی میگساری های موقت همگانی داشت،کلیسا ازهرگونه اتهامی که به اخلاقیات جعلیش داده میشد،با تبدیل کردن دیوانگی به قدوسیت،ازآن طفره رفت.
پوست سرخ کردن شایع در میان باکره ها وبیوه ها وتمام آنهایی که درعزلت دیرها زندگی میکردند،اولین علامت از ارضا نشدن امیال جنسی بود.بدبختی این طبع دیوانه درالتهاب پوست نمایان بود،التهابی که میتوانست بسته به میل طرف ریاضت کش که درکجا متمرکز میشد به جاهای دیگربدن رانده شود.نمونه، ریاضت کشی با هدف تقلید از مسیح مصلوب واشتیاق برای رها کردن عذاب نفسانی او، فکرشان را برروی زخمهای عیسی،مصلوب متمرکز می کردند.
خالهاهای قرمز روی پوستشان فقط به دلیل انبساط و ورم سیاهرگها به علت تمرکز خون درآنها بود که علاوه بردرد شدید به خاطر پارگی پوست میتوانست موجب خون ریزی هم بشود.بهترین مثال ازاین پدیده نشانه هایی هستند که بروی پوست دست وپا ی ریایضت کش ظاهرمیشوند،مانند دستهای" پدر پیو" که اعتراف میکند زخم روی دستش دراوایل همراه دردی شدید وخالهایی قرمز نمایان شد.
نمونه های زیادی از تجلی خواسته ها ونیازها ازطریق نمایشات فیزیکی موجود است،مانندعکس العملهای طبیعی بدن درزمان تخیلات سکسی،و یا استتارشدن حیوانات هنگام پدیده ای طبیعی وفراگیر.
این که دلیل هیستریا سرکوب جنسی است،حتی در ضزب المثلهای عامیانه هم تأیید شده است،(شما برای قانع کردن تباهی یک روستا تنها به یک شیطان نیازمندید. اما برای اقناع تباهی یک صومعه نیاز به بیش از هزار شیطان است)
تحمیل احکام برجامعه هرچه سخت تر شود انحراف درمیان ساکنینش علیه این احکام بیشتر شایع میشود،مثل مخلوط سولفور و گلاب. مردم شروع کردند به برپا کردن جشنهای میخواری،که کلیسا آنها را به کارهای شیطان نسبت می دهد،وزیرکانه تلاش خواهدکرد که آنها را تطهیر کند بجای اینکه آنها را به تیمارستانی بسپارد.در میان موارد بی شماری که به ترتیب ناریخ وقوع گزارش شده اند، اجازه بدهید برای نمایش تاریک اندیشیی که دردین مسیحیت موجود است،گزارش امضا شده توسط چهار اسقفی که در مراسم دفع ارواح پلید در صومعه آوکسونه حضور داشته اند را ذکر کنیم:< راهبه ها حرفهایی کفرآمیز ووحشتناک را درهنگام مراسم مذهبی که برای آزاد کردن آنها ازشر شیاطین تشکیل شده بود استفراغ می کردند.بدنشان توسط نوعی ازاجنه با طبیعتی متافیزیکی علامت خورده بود.راهبه ها درزمان تطهیر اداهای متافیزیکی درمی آوردند.مثال،انها سعی می کردند که بالانس خود را بروری شکم بشیوه ای کمانی حفظ کنند،ویا آنقدرخم میشدند که سرشان به اتگشتهای پایشان می چسبید. وغیره وغیره.. ودوباره در صومعه نازاره در کلن، راهبه ها بر روی زمین میخوابیدند بصورتی که نشان میداد مردی بر روی آنها خوابیده ومشغول جماع است. درصومعه لوییره دربلژیک عیاشی هایی درتناوب خلسه معمول بود که راهبه ها زانو زده مسیح را می طلبیدند وجایی که با حملات عصبی باسنهای عریانشان را نشان میدادند واز شیطان میخواستند که آنها را تصرف کند. در این مرحله با تائیید خلاصه ای از این سرسام روانی که کلیسا ازهرمسئولیتی دراین رابطه که نتیجه تحمیل سیاست جنسی آن بوده با اعلام این وضعیت(کار شیطان است)شانه خالی می کند. اجازه دهید نگاهی به دیگر فاکتهای شرم آور بندازیم،جایی که حملات سرعی تبدیل به خلسه های تقدیس شده می گردید.
سنت مارگاریتا ماریا آلاکوچو در سن چهار سالگی پیمان پاکدامنی بست،در هشت سالگی وارد صومعه شد،در پانزده سالگی اولین خلسه دیدار را با مسیح (نامزدش) تجربه کرد.
از بیوگرافی او:
1- وقتی من در برابر مسیح بودم درارتباط عاشقانه ای که با او داشتم مانند شمع ذوب شدم،
2- من چنان طبیعت ظریفی داشتم که حتی نازک ترین ناپاکی من را مریض میکرد،مسیح من را به خاطر این ضعف بسختی سرزنش کرد وبا قدرت به آن عکس العمل نشان داد ومن یک روزکف سالن را که یکی از مریضها روی آن استفراغ کرده بود با زبانم پاک کردم. مسیح من را برای کاری که کردم خیلی شادمان کرد کاری که اگر میتوانستم هر روز انجام میدادم.(ماسوخیسم ناشی از سرسام دماغی)
3- یک بارزمانی که من بی میلی خودم را ازمراقبت یک مریض مبتلا به اسحال خونی نشان دادم،مسیح خیلی محکم من را سرزنش کرد سپس برای جبران کردن،من دهانم را با مدفوع آن مریض پر کردم.اگر خوردن بین وعده های غذا ممنوع نمیبود من آن را قورت می دادم.(ایضا بشرح فوق)
4- یک روز مسیح روی من دراز کشید وقتی من اعتراض کردم" او پاسخ داد اجاز بده که برای لذتم از تو استفاده ببرم چون این بهترین موقع برای همه چیزی ست،حال من میخواهم که مقصود عشق من شوی وبدون مقاومت تسلیم خواسنه من شوی،تا من بتوانم از تو لذت ببرم">(تجربه مقاربت فیزکی از طریق تصور).تکرار اعمال مازوخیستی در تناوب با خلسه درجایی که ماریا آلاچوکو زندگی شهوانی اش را میکرد،زیاد بودن مواجهات جنسی اش با مسیح که ماریا به او نامزد میگفت آنقدر تکرار میشد که روانشناسان او را نمونه ای واقعی از هیستریای دیوانگی جنسی نام می بردند.کلیسا با سوء استفاده ازساده لوحی وجهالت بساطی از"رسالت قلب مقدس" بر اساس اظهارات زنی که ازنیموفوبیا (میل شدید به آمیزش جنسی)عذاب میکشید بر پا کرد،کسی که خلسه های الهام گونه اش چیزی بیشترازحملات سرعی شخصی مبتلابه بیماری جمود فکری ناشی از سرکوب جنسی کلیسا نبود. مریم مقدس همچنان که برای دیگر اولیای مقدس اتفاق افتاده بود به ماریا هم ظاهر شد.
5- <باکره مقدس برمن ظاهر شد،نوازشم کرد و به من قول داد که از من محافظت کند>.این دخالت مریم درابطه عاشقانه عیسی مسیح واولیا مذهبی این طور توجیه شده است.که آنها به موافقت مریم مادر معشوقشان مسیح که با اواز طریق سری خلسه در ارتباط بودند احتیاج داشتند. روابط عاشقانه از آنرو که طبیعتی جنسی و گناه آلود دارد،گناه پیچیده ای که برای لذت بردن ازهم آغوشی مرتکب شده بودند وبرای رها شدن از آن نه تنها به موافقت مریم مادرمعشوق نیاز داشتند بلکه آن را هم دربیوگرافیشان برای عموم قید میکردند.
از آنجایی که بیوگرافیها،اعلام تصفیه وتزکیه نفسشان بود،آنها دراین بیوگرافی ها که نوعی اعتراف رها کننده از گناه هم بودند شورشهوتشان را با چنان جزییاتی باور نکردنی به تفصیل میگفتند،که این جزئیات کافی بود تا آنها را به مقاله نویسهای واقعی پورنوگرافی تبدیل کند.
سنت ماری در تجسمش،بعد از اینکه شوهرش مسیح را به داشتن سکسس با او تشویق کرد،از کلماتی استفاده می کند که هیچ ربطی به روحانیت ندارد(ای معشوق شایسته من کی همدیگر راملاقات کنیم).بیوگرافی سنت ماری به ما میگوید که چطور دچار هیستریای خلسه اش میشد،<در وجدروحانی ام فکر میکردم که بازوهای مردی در درون من است آنها را بیرون کشیدم تا بتوانم مردی را که خیلی زیاد لایقش بودم بغل کنم.
سنت جویون نوشته که مسیح من را به طرف سروستانی برد که اتاقک کوچکی درآنجا بود همراه با دو تختخواب،میگوید ازاوسوال کردم که آن تختخواب دیگری مال کیست جواب داد (یکی مال توهمسرمن، ودیگری مال مادرم) وبعد باز میگردد به لذت جنسی که درزمان خلسه چشیده است. مینویسد من مسیح را داشتم نه فقط از طریقی روحانی وتوسط فکربلکه اورا لمس کردم طوری که براستی میتوانستم مشارکت بدنش را حس کنم. وقتی او به حالت عادی باز میگردد،آنطورکه معتقد بود که بدنش مسئول گناهکاریش بود،شکنجه بیرحمانه وسبعانه ای را بر بدنش تحمیل کرد،میگوید برای پست کردن ورنجاندن بدنم کثیف ترین آب دهان ها را که در اطراف میدیدم با زبانم لیس زدم وکفشهایم را پراز قلوه سنگ کردم....دندانهایم را با این وصف که سالم بودند بیرورن کشیدم.
سنت رزای لیما به این خاطر که لذت جنسی را بدون گناه طی کند،پیش ازبه خلسه رفتن بدنش را،طوری که آدم را به لرزه می اندازد تنبیه میکند.در صورتی که اعتراف گیرنده هم به او گفته بود زیاده روی نکند،او برای مدت چهار روز پنجاه هزار ضربه شلاق به بدنش می زند.
این عبارات ذکر شده از اتوبیوگراقی زنانی بود که به بوسیله سرکوب جنسی تا آستانه دیوانگی کشیده شده اند.سرکوبی که کلیسا آنرا به تمونه ای ازآموزش اخلاق برگردانه وارونه کرده است،اما اینها درواقع مدرکی عیان وآشکاربرای اثبات جعلیت اخلاقیات مسیحی می باشد.
انسان همان طوری که به غذا نیازمند است به سکس هم محتاج است.ریاضت طولانی شده جنسی،مانند گرسنگی باعث اختلال مغزی میشود وموجب میشود که انسان مرتکب رفتارهای خطرناک برای خود و دیگران شود.انحرافات ونقص وفسادی که درجامعه یافت میشود،ناشی از تابو است،تابویی که مانع مسیر نرمال طبیعت می شود. زمانی که با طبیعت مقابله شود،دیر را زود موجب عکس العمل طبیعت به شیوهای خشنتراز سرکوب اعمال شده، می گردد.
در جامعه ای که سکس یک احتیاج فیزیکی تلقی میشود ومنبعی برای گناه وفساد نیست تمام انحرافات،تجاوز وقتل کاهش پیدا میکند ونهایتا محو میگردد،تجاوزوقتلی که اغلب مسببش"نفرت از زن است"که توسط مردمسئول دلتنگی وغم اندوهش شناخته شده است.(که بانی اش همان سرکوب است). سکس در جامعه ای عاری از تابو میتواند اتمسفری از آرامش وهارمونی را خلق کند اما درجهان محرومیت وناامیدی فقط منجر به نفرت وکینه وخصومت می گردد.
اعتقاد اینکه انکار لذت بردن از بدن لایق پاداش بعد از مرگ است، بسادگی چرندیات ومزخرفاتی است که کلیسا بوسیله جعل وتصوف اختراع کرده است.

بازداشت گسترده راهپیمایان ۲۵بهمن ( یارانمان را فراموش نکنیم )


بنابر گزارش منابع خبری "جرس" از تهران،سازوبرگ و تعداد نیروهای امنیتی در خیابان ها بسیار بیشتر از روزهای اعتراضی پیشین بود. این تعداد نیرو که مجهز به انواع و اقسام ابزار آلات سرکوب و جنگ خیابانی بودند برای مقابله با تظاهراتی میلیونی در نظر گرفته شده بود. آنها در این روز تمام خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهر را پوشش داده بودند. بر پایه گزارش یک منبع خبری جرس،حوالی ساعت 14 نیروهای امنیتی از محل هایی که پیش از آن برای آنکه زیاد در چشم نباشند و ساختمان هایی که محل تجمعشان بود خارج شده و در جای جای نقاط محل برگزاری راهپیمایی و خیابان های اطراف و همچنین دیگر نقاط حساس شهر مستقر شدند.


در مسیر راهپیمایی و به خصوص از میدان فردوسی به سمت میدان آزادی دوربین های فیلمبرداری که بر روی سه پایه ثابت کاشته شده بودند به چشم می آمدند . برخی ساختمان های بلند حدفاصل میدان فردوسی تا میدان آزادی نیز محل استقرار نیروهایی بود که به وسیله دوربین سعی در رصد حرکات مردم داشتند و در چهار راه ولیعصر نیز جوانی با در دست داشتن دوربین حرفه ای از عابرانی که منتظر سبز شدن چراغ برای عبور از چهار راه بودند فیلم می گرفت. به نظر می رسید با "استقرار آشکار" این همه تجهیزات رسانه ای، پیش از هر چیز می خواستند نشان دهند که هیچ کنش و واکنشی از " چشم برادر بزرگ " پنهان نمی ماند.


گزارشهای رسیده به جرس همچنین حاکی از این بود که درگیری های پراکنده و آغاز بازداشت هایی که جو خیابان ها را ملتهب کرد از ساعت 18 به بعد و با نزدیک شدن به تاریکی هوا شکل گرفت. نیروهای پرتعداد لباس شخصی از هر سن و با هر تیپ و پوشش ظاهری که در لابه لای مردم در حرکت بودند با شگردهای مختلف سعی در شناسایی معترضان از میان عابران و دستگیری آنها داشتند. برخی لباس شخصی های جوان، ظاهری آراسته تر از حد معمول داشته اند که تنها در زمانی که اقدام به بازداشت یکی از شهروندان می کردند مشخص می شد جزو نیروهای امنیتی هستند. وظیفه لباس شخصی ها گوش دادن به صحبت های مردم با یکدیگر و یا تحریکشان به منظور ابراز واکنش بود تا از این طریق بتوانند معترضین را شناسایی و دستگیر کنند. آنها بدون آنکه مخاطب خود را مشخص کنند در کنار مردم زمزمه می کرده اند که اینها سلطنت طلب ها و منافقین هستند. گاهی اوقات به برخی نگاه می کردند و بی آنکه کاری به کارش داشته باشند می گفتند مشکوک است یا آنکه اگر توقفی در حرکت جمعیت صورت می گرفت برای تحریک مردم می گفتند"اوه اوه شروع شد، شلوغ شد، راهپیمایی شروع شد" تا از طریق واکنش مردم از میان آنها معترضین را شناسایی کنند.


یک شاهد عینی به "جرس" می گوید: «در میدان انقلاب تعدادی کفن پوش حامی حکومت ایستاده بودند. در ابتدای خیابان جمالزاده شمالی ون سفید رنگی مجهز به قفس پارک بود که بازداشت برخی از معترضین و هدایت آنها به سمت این ماشین موجب درگیری میان نیروهای امنیتی و مردم شد.» بر طبق مشاهدات برخی شهروندان به نظر می رسد ماموران با همان روش گوش دادن به گفت و گوی مردم با یکدیگر به مادر و پسری مشکوک شده و سعی داشتند یکی از آنها را بازداشت کنند: «همزمان نزدیک به بیست مامور با لباس شخصی و لباس فرم به سمت این دو هجوم برده و پسر را کشان کشان به سمت اتومبیل قفس دار می بردند. در اینجا مادر این فرد شروع به فریاد زدن و درخواست کمک از مردم کرد. واقعا ضجه های این مادر برای رهایی فرزندش از دست ماموران دردناک بود. ابتدا مردم جمع شدند و نظاره گر ماجرا بودند تا زمانی که فرد بازداشتی به دم ماشین رسید و از سوار شدن بر آن امتناع کرد. در این حال فریادهای مادرش ادامه داشت تا اینکه مردم به سمت ماشین حمله کردند. ماموران با فریاد نایستید و حرکت کن سعی در پراکنده کرده مردم داشتند اما با برخی شعارها نظیر مرگ بر دیکتاتور درگیری آغاز شد و ماموران با استفاده از باتوم و گاز اشک آور مردم را پراکنده کردند. در ابتدا مادر فرد بازداشتی دستگیر نشد اما با ادامه فریادهای وی او را نیز سوار ماشین کردند.»


به گفته شاهدان عینی اکثر درگیری ها از این منطقه به سمت میدان آزادی و در حالی که هوا کاملا تاریک شده بود روی داده است. بیشتر درگیری ها منجر به بازداشت شهروندان می شد به گونه ای که اگر فردی در جریان درگیری مورد اصابت باتوم از سوی ماموران قرار می گرفت به هیچ عنوان نمی گذاشتند از منطقه خارج شود و بازداشتش می کردند. به گفته برخی منابع خبری جرس، آنچه که باعث شد ابتکار عمل مردم در مقابله با نیروهای امنیتی گرفته شود این نکته بود که به دلیل حضور سنگین نیروهای لباس شخصی در بین جمعیت کسی نمی توانسته مطمئن باشد فردی که در کنارش ایستاده لباس شخصی است و یا جزو مردم معترض است. عکس آرشیو

فیسبوک اتحاد جوانان مبارز : www.facebook.com/ejavanan


۲۵ بهمن ۱۳۹۰

لطفا از کشتن ما خودداری فرمایید ! با تشکر مردم

لطفااز کشتن ما خودداری فرمایید !
 با تشکر مردم


Please, please do not kill us!
With people

از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی facebook.com/support.golshifteh

شهیدان راه آزادی به من یاد دادن ولنتاین یعنی عاشق آزادی بودن عاشق ایران بودن عاشقان ولنتاین مبارک

من از نداها از محمدها از صانع ها از سهراب ها و ... یاد گرفتم ولنتاین یعنی عاشقانه رفتن
ولنتاین؟ عشق؟ بله من دو عاشقی را به یاد می آورم که در عشقی زلال، جانشان را به معشوقشان ایرانزمین تقدیم کردند. قهرمانان شهید، صانع ژاله و محمد مختاری
خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشستن در ذلت خسته ام...


Valentine? Love? Yes I remember two lovers who in their pure love, dedicated their lives to their beloved Persian Land.
Hero martyrs, Sane' Zhale & Mohamad Mokhtari
1 year passed






از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی facebook.com/support.golshifteh

۲۴ بهمن ۱۳۹۰

بیانیه حمایت شورای ملی سوریه از راه‌پیمایی ۲۵ بهمن


بسام القوتلی، عضو شورای ملی سوریه، روز دوشنبه، 13 فوریه، به مناسبت 25 بهمن، برابر با اولین سال گرد راه‌پیمایی جنبش مردمی ایران در حمایت از انقلاب‌های مصر و تونس، اقدام به انتشار بیانه‌ای کرده است. به گزارش جنبش سبز دانش‌جویی ونکوور، این عضو شورای ملی سوریه در این بیانیه که به امضای 71 نفر از اعضای این شورا رسیده است اعلام کرد: «14 فوریه (25 بهمن‌ماه) نخستین سال‌گرد راه‌پیمایی جنبش سبز به حمایت از انقلاب‌های عربی است. ما امضا‌کنندگان این بیانیه، حمایت این جنبش آزادی‌خواه از انقلاب‌های صورت گرفته را ارج می‌نهیم.» در ادامه این بیانیه بسام القوتلی تاکید کرد: «نکته مهم برای همه ما در این منطقه اشتراک در مبارزه و آزادی‌خواهی مردم است که ما را به هم نزدیک کرده و ارتباط می‌دهد. حکومت‌های سوریه و ایران در این سال‌ها سعی کرده‌اند تا مردم آزادی‌خواه خود را آزار دهند و منطقه را ناامن کنند. تنها راه موفقیت مردم در این دو کشور این است که با هم هم‌کاری داشته و به آرمان‌های گذشته، حال و آینده یک‌دیگر احترام بگذارند.» این بیانیه در حالی منتشر می‌شود که برخی گروه‌ها و فعالان سیاسی، دانش‌جویی، و مدنی از روزهای گذشته تاکنون اقدام به انتشار فراخوان‌هایی برای برگزاری راه‌پیمایی در این روز کرده‌اند.

متن بیانیه شورای ملی سوریه در پی آمده است:

Today February the 14th 2012, marks the first anniversary of Iran’s Green Movement’s big rallies in support of the Arab spring. We the undersigned, members in the Syrian National Council would like to extend our thanks and support to the Iranian people in their quest for freedom.

It is important for all of us to know that we share one region and that our struggle and freedoms are connected. The Syrian and Iranian regimes have cooperated very closely throughout the years to oppress their own people and to destabilize the region around them. We believe that the only way that our people can prosper is by cooperation and mutual respect to each other’s past, presence and future aspirations.
Bassam Al-Kuwatli
Zein Al Malazi
Serdar Murad
Mohamed Hazem Faisal
Mouna Moustafa
Shadi Adel AlKhesh
Samir Sattouf
Ahmad Kamel
Alia Mansour
Yara Nseir
Ahmad Hissou
Shaysh Meteb AlMolhem
Murhaf Jouejati
Khaled Saleh
Rasha Khaled
Khaled Kamal
Rasha Qass Yousef
Muhamad Aloush
Osama Kadi
Dima Moussa
Rami Nakhla
Mania Alkhatib
Tawfik Dunia
Rasheed Alkafri
Marah Bukai
Laila Safadi
Bilal Daoud
Louay Safi
Abdulrhman Abbara
Catherine Altalli
Ahmad Altahhan
Salem Abdul Aziz Almuslet
George Gouriye
Mouayad Chozlan
Musef Hilfawi
Habib Saleh
Abdulrrhman Alshardoob
Awad Al Suleiman
Imad Ahmad Al-Naddaf
Fawaz Zakri
Saleh Mubarak
Oussama Chourbaji
Omar Edelbi
Maher Sulaiman AlIssa
Abdulrahman Alhaj
Radef Moustafa
Suliman Alhiraki
Hozan Ibrahim
Mustafa Hamitoglu
Jamal AlWadi
Fraj Alhamoud
Mohammad Al Abdallah
Mohammad Enad Suliman
Thamer Shlash
Assaad Al Achi
Ibrahim Yousef
Omar Shawaf
Fadel Al Salim
Wael Merza
Adib Shishakly
Hammam A. Yousef
George Stifo
Mulhem AlKaeet
Ghassan AlMufleh
Bassam Al Immadi
Hassan Hachimi
Musab Tahan Al Ngemy
Samer El Keilani
Ghalia Kabbani
Jean Abdallah
Haval Al Jaddaan

از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی facebook.com/support.golshifteh


اگر فردا مسیرهای اعلام شده بسته بود چه بکنیم ؟

فردا به احتمال زیاد مسیرهای اعلامی توسط نیروهای سرکوب بسته و رسیدن به آنها سخت خواهد شد. همانطور که در تظاهرات گذشته دیدیم این نیروها دایره ای فرضی به شعاع دو کیلومتر رسم و از ورود مردم به داخل و رسیدن به مرکز آن جلوگیری می کنند. برای مقابله با این تاکتیک سرکوب، دقت کنیم که این آدرس ها "مقصد" حضور هستند یعنی از تمام راههای ممکن به سوی این مقصدها حرکت می کنیم اما اجباری در رسیدن به مسیر اعلامی نیست. در هر جایی که توانستیم تجمع شکل دهیم به سرعت شعار دادن را شروع و اعتراضات را آغاز کنیم.
آدرس های نهایی که در نظرسنجی مسیرها توسط خود شما انتخاب شده اند:
تهران: حدفاصل میدان فردوسی و تقاطع خیابان نواب و آزادی/
تبریز: میدان ساعت تا چهارراه آبرسان/ اصفهان: چهار باغ پایین به سمت میدن انقلاب /
مشهد: خیابان احمد آباد، حدفاصل میدان دکتر شریعتی (تقی آباد) تا میدان فلسطین /
شیراز: ملا صدرا-نمازی / کرمانشاه: چهارراه :نوبهار تا میدان مرکزی /
ارومیه: خیابان استادان /
رشت: خیابان مطهّری به سمت چهار راه میکائیل /
شاهین شهر: خیابان بهشتی شاهین شهر فلکه شهرداری
/ اهواز: میدان شهدا /
همدان: حوالی آرامگاه بوعلی / آمل : میدان 17 شهریور / لاهیجان: حد فاصل بین میدان شهدا تا میدان چهار پادشاه، / آبادان: خیابان امیری / بندرانزلی: خیابان پاسداران / یزد: میدان اطلسی تا دانشگاه یزد / زنجان: خیابان سعدی / کرمان: مسیرهای منتهی به میدان آزادی / اردبیل: میدان شریعتی / خرم آباد: خیابان شهدا / اسلام شهر: خیابان باغ فیض / بروجرد: از میدان رازان تا انتهای / تختی برازجان: میدان بیمارستان / تالش: میدان امام خمینی به سمت فرمانداری ایلام: از میدان امام تا میدان 22 بهمن گرگان: خیابان شالیکوبی تا میدان ولی‌ عصر (کاخ) تنکابن: حد فاصل میدان امام تا میدان شهید شیرودی دزفول: چهارراه شریعتی تا چهارراه قاضی بابل: خیابان دانشگاه نوشیروانی) سنندج: میدان آزادی تا استانداری سبزوار: خیابان کاشفی قزوین: خيابان خيام جنوب به شمال بیرجند: خیابان مدرس بندرعباس: خیابان امام خمینی اراک: تمامی مسیر ها به سمت میدان باغ ملی قم: خیابان ارم و صفاییه اطراف بیت آیات عظام صانعی و مرحوم منتظری اراک: تمامی مسیر ها به سمت میدان باغ ملی خوانسار: پمپ بنزین - خیابان امام خمینی- میدان امام خمینی بهشهر: خيابان امام خميني به سمت پارك ملت شاهرود: سرچشمه به سمت آبشار بجنورد: میدان هفده شهریور تا میدان شهید شهرکرد: چهار راه فصیحی تا سه راه سینما یاسوج: پارک ساحلی سمنان: میدان سعدی به سمت میدان کوثر کاشان: میدان 15 خرداد ساری:از میدان ساعت تا میدان شهرداری ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین کازرون: تمام مسيرهاي منتهي به فلكه خيرات - ميدان شهدا آستارا: خیابان امام خمینی بجنورد: چهارراه 17 شهریور













من بسیجی نیستم، بدانید که بعد از مرگم نام من رو مصادره نکنند


تو فیس بوک تویتر رو کاغذ رودیوار پیش ننم پیش 3 تا شاهد معتبر اعتراف کردم و به همه گفتم بسیجی نیستم شما هم بدونید من بسیجی نیستم و یک هم میهنم که فردا برای آزادی میام بیرون به یاد نداها سهراب ها محمدها صانع ها و.. میام به عشق ایران و آزادی میام میام تا ایستاده بمیرم فردا شهید شدم گفتن بسیجی بود باور نکنید ؟!
شما هم خواستید بکنید!؟


از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی   facebook.com/support.golshifteh


مسیرهای تظاهرات 25 بهمن

ساعت 4 بعد از ظهر همراه شو عزیز
تهران : حدفاصل میدان فردوسی و تقاطع خیابان نواب و آزادی
تبریز: میدان ساعت تا چهارراه آبرسان اصفهان: چهار باغ پایین به سمت میدن انقلاب
... مشهد: خیابان احمد آباد، حدفاصل میدان دکتر شریعتی (تقی آباد) تا میدان فلسطین
شیراز: ملا صدرا-نمازی
کرمانشاه: چهارراه نوبهار تا میدان مرکزی
ارومیه: خیابان استادان
رشت: خیابان مطهّری به سمت چهار راه میکائیل
شاهین شهر: خیابان بهشتی شاهین شهر فلکه شهرداری
اهواز: میدان شهدا
همدان: حوالی آرامگاه بوعلی
آمل : میدان 17 شهریور
لاهیجان: حد فاصل بین میدان شهدا تا میدان چهار پادشاه
آبادان: خیابان امیری
بندرانزلی: خیابان پاسداران
یزد: میدان اطلسی تا دانشگاه یزد
زنجان: خیابان سعدی
کرمان: مسیرهای منتهی به میدان آزادی
اردبیل: میدان شریعتی
خرم آباد: خیابان شهدا
اسلام شهر: خیابان باغ فیض
بروجرد: از میدان رازان تا انتهای تختی
برازجان: میدان بیمارستان
تالش: میدان امام خمینی به سمت فرمانداری
ایلام: از میدان امام تا میدان 22 بهمن
گرگان: خیابان شالیکوبی تا میدان ولی‌ عصر (کاخ)
تنکابن: حد فاصل میدان امام تا میدان شهید شیرودی
دزفول: چهارراه شریعتی تا چهارراه قاضی
بابل: خیابان دانشگاه نوشیروانی)
سنندج: میدان آزادی تا استانداری
سبزوار: خیابان کاشفی
قزوین: خيابان خيام جنوب به شمال
بیرجند: خیابان مدرس
بندرعباس: خیابان امام خمینی
اراک: تمامی مسیر ها به سمت میدان باغ ملی
قم: خیابان ارم و صفاییه اطراف بیت آیات عظام صانعی و مرحوم منتظری
اراک: تمامی مسیر ها به سمت میدان باغ ملی
خوانسار: پمپ بنزین - خیابان امام خمینی- میدان امام خمینی
بهشهر: خيابان امام خميني به سمت پارك ملت
شاهرود: سرچشمه به سمت آبشار
بجنورد: میدان هفده شهریور تا میدان شهید
شهرکرد: چهار راه فصیحی تا سه راه سینما
یاسوج: پارک ساحلی
سمنان: میدان سعدی به سمت میدان کوثر
کاشان: میدان 15 خرداد
ساری:از میدان ساعت تا میدان شهرداری
ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین
کازرون: تمام مسيرهاي منتهي به فلكه خيرات - ميدان شهدا
آستارا: خیابان امام خمینی


از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی https://www.facebook.com/support.golshifteh

صفحه فیس بوکی تقاضای قصاص برای قتل حمزه کاشغری را گزارش کنیم






اسلام گرایان خشک مغز و قاتل , در یک حرکت بی شرمانه دیگر در فیس بوک  صفحه ای باز کرده و برای حمزه کاشغری تقاضای اعدام کردند. لطفا به همه دوستان خبر دهید تا برای این صفحه فیس بوک گزارش رد کنند تا بسته شود.
تا کنون بیش از 20000 نفر مسلمان قاتل و مرتجع به این گروه باز پیوسته اند
باید به هر شکلی که می توان از این جوان 23 ساله وبلاگ نویس که اکنون توسط مالزی به عربستان تحویل داده شده است حمایت کنیم .
آدرس صفحه فیس بوکی اینجا را کلیک کنید لطفا


Report Group:

Violence or harmful behavior
Credible threat of violence
Report to Facebook



و با کلیک کردن اینجا به صفحه حمایت از حمزه کاشغری  بروید و حمایت و پشتیبانی خود را از این جوان اعلام کنید

https://www.facebook.com/freehamzakashgari




مگر خون من از محمد و صانع رنگين تر است؟

... شايد بتوانم اين طور بگويم كه از در و ديوارهاي كهنه و فرسوده شهر, ديگر خسته شده ام...
خسته از تكرارها, از شب و روز و پندارها...
خسته از همان ها كه يادگرفته اند, مانند دختر و پسرهاي «خوب», بنشينند و هر چه اين اطلاعاتي ها و حراستي ها مي گويند, بشنوند و بعد از كمي شكوه و اما و اگر, به جان بخرند و حرف «بزرگترها» را مو به مو انجام دهند!...
خسته از تن دادن ها...
خسته از تمكين ها...
خسته از مراقبت ها ...
خسته از احتياط ها و مواظبت ها...!

گويي كه من و ما بايد كه تا سالهاي سال, هر روز مواظب باشيم و مراقب...
هر روز به رنگي و لعابي, هر روز به خطي و نشاني...

يك روز مراقب حجاب!
يك روز مراقب عفاف!
يك روز مراقب حرف و كلام!
يك روز مراقب نظم و نظام!

انگار كه عمر من و ما بايد كه به اين ملاحظه ها برود...!
يكي نيست كه بلند شود و يك روز بپرسد, اگر مراقب و مواظب نباشم, چه مي شوم؟!
اگر تمكين نكنم و تن ندهم, چه مي شوم؟!
مي شوم محمد و صانع و ندا و ترانه و سهراب و كيانوش و اشكان...
مي شوم مجيد و مهديه و بهاره و زانيار و لقمان...
خب, اينكه جز شرف و مردانگي, چيزي ندارد!
اينكه جز ايستادن بر روي پاها و نخريدن ننگ ذلت, معنايي ندارد!

و حرف آخر اينكه: مگر خون من از محمد و صانع, رنگين تر است؟
مگر بالاتر از سياهي كه شب و روز در زير اين حاكميت برسرم مي آيد هم, رنگي هست؟!

پس, همراه شو عزیز ...
25بهمن, من در خيابانم و همراه با صانع و محمد, در ميدان...

از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی https://www.facebook.com/support.golshifteh


۲۳ بهمن ۱۳۹۰

برای حمایت از حمزه کاشغری و آزادی بیان به صفحه حمزه کاشغری را آزاد کنید بپیوندید


به صفحه حمزه کاشغری را آزاد کنید بپیوندید لطفا کلیک کنید https://www.facebook.com/freehamzakashgar


‎به این صفحه بپیوندید آن را جهانی کنید و از آزادی بیان و جان این جوان دفاع کنید پیامها حمایتها نظرات و نفرت خود از این اقدام را به زبانهای مختلف در این صفه بگزارید و آن را به دیگران نیز بشناسانید .
(حمزه کاشغری) خبرنگار اهل جده عربستان سعودی، در مالزی بازداشت و قرار است تحویل به عربستان داده شود، او را محکوم به اعدام به اتهام اهانت به پيامبر اسلام کرده اند.
حمزه کاشغری ، خبرنگار اهل جده عربستان سعودی که شب تولد محمد(پیامبر اسلام) این جمله رو خطاب به او توییت کرد (در تویتر): در روز تولدت هر جا که نگاه میکنم شما رو میبینم، بعضی وقت ها عاشق شخصیت شما هستم و گاهی هم از شما نفرت دارم، در هر صورت من برای ...شما دعا نخواهم کرد.u.
حمزه بلافاصله بعد از این تویت تهدید به مرگ شد و مجبور به فرار به مالزی شد. وی در مالزی دستگیر شده و امروز تحویل مقامات سعودی خواهد شد. وی به طور قطع اعدام خواهد شد.
توییت دوم حمزه: هیچ زن سعودی به جهنم نخواهد رفت چون که محال است کسی جهنم را برای بار دوم تجربه کند.
توییت آخر حمزه خطاب به محمد: در روز تولد شما در مقابل شما به سجده نخواهم افتاد، بلکه ترجیح میدم مثل دو انسان برابر دست شما را بفشارم و به شما خواهم خندید همانطور که شما به من میخندید. من با شما مثل یک دوست برابر صحبت خواهم کرد و نه بیش از این.
هم میهنان عزیز برای حمایت از این جوان آزادی بیان و نشان دادن آزادی خواهی ایرانی ها به این صفحه بپیوندید

به صفحه حمزه کاشغری را آزاد کنید بپیوندید لطفا کلیک کنید https://www.facebook.com/freehamzakashgar


دیپورت فعالین سیاسی به جهنم جمهوری اسلامی باید متوقف گردد!


اداره مهاجرت سوئد قصد دارد روز سه شنبه ۱۴ فوریه محمدرضا حامدی پناهجوی ایرانی را به جمهوری اسلامی تحویل دهد. فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی به تصمیم این اداره بدلیل صدور حکم اخراج برای محمدرضا حامدی به ایران بشدت اعتراض دارد و تصمیم اداره مهاجرت را ناعادلانه و غیر انسانی می داند.

در همین رابطه روز دوشنبه ۱۳ فوریه در اعتراض به حکم اخراج محمدرضا حامدی و دیگر پناهجویان بازداشتی، ایرانیان مقیم استکهلم در مقابل اداره مهاجرت سوئد در استکهلم دست به اعتراض

خواهند زد.

محمدرضا حامدی، یاسین الیاسی و محمدعلی هدایی و دیگر پناهجویان بازداشتی باید فورا از بازداشگاه اداره مهاجرت آزاد شوند. این پناهجویان حتی بر اساس مقررات اداره مهاجرت سوئد، بطورغیر قانونی در بازداشتگاه نگهداری می شوند.

استکهلم  دوشنبه ۱۳ فوریه ساعت ١٤

همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی ــ سوئد  تلفن تماس   ۰۷۰۷۱۷۵۵۴۲ سارا نخعی




خامنه‌ای‌های مقوایی را در روز ۲۵ بهمن به آتش بکشیم

خامنه‌ای‌های مقوایی را در روز ۲۵ بهمن به آتش بکشیم

Khamnhayhay cardboard draw fire on February 25



از فیس بوک حمایت از گلشیفته فراهانی https://www.facebook.com/support.golshifteh




اعتراض به حمایت چین و روسیه از ایران با روشی هنری و زیبا در آمریکا

پروژه "نمایش حمایت کشورهای روسیه و چین از رژیم جنایتکار ایران" در روبروی کنسولگری روسیه در نیویورک


Project "Russia and China supported the views of Iran's criminal regime" in front of the Russian Consulate in New York


از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی https://www.facebook.com/support.golshifteh



حذف احتمالی مجازات سنگسار از قانون مجازات اسلامی


خبرگزاری هرانا - گزارش‌ها حاکی... از آن است که علاوه بر ممنوعیت مجازات فصاص برای افراد زیر ۱۸ سال در قانون مجازات اسلامی، احتمال خذف حکم سنگسار نیز از این قانون وجود دارد.

در حالی که قانون مجازات اسلامی پس از حرف و حدیث‌های بسیار در مجلس هشتم، بالاخره بهار امسال به شورای نگهبان رفت و میانه‌های پاییز هم با ایراداتی به مجلس برگردانده شد و سرانجام پایان دی ماه توسط این شورا تایید شد؛ گفته می‌شود که این قانون، چند تغییر عمده نسبت قانون قبلی داشته است.

به گزارش هرانا به نقل از خبرآنلاین، سکوت درباره‌ی حکم سنگسار و قتل انسان مهدورالدم، یکی از مهم‌ترین تغییراتی ست که در این قانون افتاده است.

هم‌چنین حذف مجازات اعدام برای مجرمان زیر ۱۸ سال، الزام دولت به پرداخت مابه‌التفاوت دیه‌ی زن و مرد در مجازات اعدام مرد، سخت گیری‌های بیش‌تر برای مجازات متحاوزین، پذیرش توبه به عنوان عامل سقوط مجازات، روشن‌تر شدن بسیاری از احکام و مجازات برای کاهش زمان دادرسی و وحدت رویه در صدور حکم، تعیین روشی شفاف‌تر برای محاسبه دیه و موارد بسیار دیگر، از تغییرات این قانون است که البته موجب شده قانون جدید، ۲۰۰ ماده بیش از قانون قبلی داشته باشد.

با این حال قانون مجازات اسلامی جدید که به زودی و به صورت آزمایشی اجرا می‌شود، در بخش حدود و دیات، بخش زنا، هیچ اشاره‌ای به رجم و یا سنگسار نداشته است و گویا اعدام به عنوان مجازات جايگزين برای زنا، تعيين شده است.

گفتنی ست که سنگسار عملاً در چند سال گذشته، به اجرا در نیامده است اما در حال حاضر چندین زندانی با این حکم در زندان‌های کشور به سر می‌برند.

در خصوص حذف مجازات قصاص برای افراد زیر ۱۸ سال نیز بر اساس قانونی جدید، نوجوان ها به کانون‌های اصلاح و تربیت فرستاده شده یا به آن‌ها مشاوره داده می‌شود. ضروری ست که اشاره شود بر اساس ماده ۹۰ این قانون، اگر افراد بالغ کمتر از ۱۸ سال ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکرده باشند و یا در رشد کمال و عقل آن‌ها شبهه وجود داشته باشد، از قصاص معاف می‌شود اما اگر قاضی رای به خلاف این دهد، اعدام هم‌چنان پابرجا خواهد بود.See More


از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی  https://www.facebook.com/support.golshifteh

24 بهمن سالروز درگذشت فروغ فرخزاد یادش گرامی باد


۲۴ بهمن ماه، چهل و پنجمین سالگرد خاموشیِ فروغی که گفت :

مرگ من روزی فرا خواهد رسيد
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور 
... يا خزانی خالی از فرياد و شور 
مرگ من روزی فرا خواهد رسيد
روزی از اين تلخ و شيرين روزها ....

-------------------

فروغ اولين زني است كه زن را مي سرايد. فروغ در پي‌‏شكل دادن به معناست .
فروغ اولين زن شاعري است كه در اشعارش به وضوح دغدغه‌‏هاي يك زن را بيان مي‌‏كند.
شعر فروغ مختص به خود اوست. شعر فروغ منتج از نوع زندگي اوست و شعرش در كنار زندگي‌‏اش معنا مي‌‏يابد. او شاعر صادقي بود كه هيچ گاه شعرش را فداي فرماليسم و مفهوم نكرد. او به گونه خاص خود در زندگي جنگيد؛ ملامت كشيد و به گونه خود شعر گفت...

به جُستجوی تو
بر درگاهِ کوه می‌گریم،
در آستانه‌ی دریا و علف.

به جُستجوی تو
در معبرِ بادها می‌گریم
در چارراهِ فصول،
در چارچوبِ شکسته‌ی پنجره‌یی
که آسمانِ ابرآلوده را
قابی کهنه می‌گیرد.
. . . . . . . . . .

به انتظارِ تصویرِ تو
این دفترِ خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟

جریانِ باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهرِ مرگ است. ــ

و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد.

پس به هیأتِ گنجی درآمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن‌دست
که تملکِ خاک را و دیاران را
از اینسان
دلپذیر کرده است!

نامت سپیده‌دمی‌ست که بر پیشانی‌ِ آسمان می‌گذرد
ــ متبرک باد نامِ تو! ــ

و ما همچنان
دوره می‌کنیم
شب را و روز را
هنوز را...    ( شاملو )


زندگينامه:

فروغ‌ فرخزاد شاعر‌ معاصر در سال‌ 1313 شمسي‌ در تهران‌ به‌ دنيا آمد. فروغ‌ پس‌از پايان‌ كلاس‌ سوم‌ دبيرستان‌ به‌ هنرستان‌ بانوان‌ رفت‌ . خياطي‌ و نقاشي‌ ياد گرفت‌. درشانزده‌ سالگي‌ به‌ پرويز شاپور يكي‌ از بستگان‌ مادرش‌ كه‌ پانزده‌ سال‌ از او بزرگتر بود دل‌ باخت‌ و عليرغم‌ مخالفت‌ خانواده‌ با او ازدواج‌ كرد و به‌ اهواز رفت‌; ولي‌ كمتر از دو سال‌بعد از همسرش‌ طلاق‌ گرفت‌ و به‌ تهران‌ بازگشت‌ . فروغ‌ شاعري‌ را از هفت‌ سالگي‌ آغاز كرد و نخستين‌ مجموعه‌ شعر او در سال‌ 1331چاپ‌ شد. دومين‌ مجموعه‌ شعر فروغ‌ (ديوار) در بيست‌ و يك‌ سالگي‌ اين‌ شاعره‌ چاپ‌ شد و بدليل‌ برخي‌ گستاخي‌ها و سنت‌ شكني‌ ها مورد نقد و سرزنش‌ ادبا قرار گرفت‌. فروغ‌ فرخزاد يك‌ سال‌ بعد عليرغم‌ ملامت‌ شخصيتهاي‌ ادبي‌، سومين‌ مجموعه‌ شعر خود بنام‌ عصيان‌ را چاپ‌ كرد; اين‌ سه‌ مجموعه‌ شعر اشعاري‌ بودند زنانه‌ ، سركش‌، رومانتيك‌ وبحث‌ انگيز. فروغ‌ سپس‌ جذب‌ فعاليتهاي‌ سينمائي‌ شد و در سال‌ 1338 براي‌ مطالعه‌ و تجربه‌ سينما به‌ انگلستان‌ رفت‌. وي‌ پس‌ از بازگشت‌ در سال‌ 1341 فيلم‌ مستندي‌ از جذاميان‌ تبريز بنام‌ ( خانه‌ سياه‌ است‌) تهيه‌ كرد كه‌ اين‌ فيلم‌ در سال‌ 1342 برنده‌ جايزه‌ بهترين‌ فيلم‌ مستند فستيوال‌ اوبرهاوزن‌ ايتاليا شد. مطالعات‌ عميق‌ فروغ‌ فرخزاد در زمينه‌ سينما و فيلمبرداري‌ و آشنائي‌ با نويسندگان‌معاصر سبب‌ شد كه‌ وي‌ در اواخر عمر كوتاه‌ خود نگرش‌ ديگري‌ نسبت‌ به‌ هنر، شعر وجامعه‌ پيدا كند. اين‌ تحول‌ فكري‌ به‌ اندازه‌اي‌ بود كه‌ شاعر‌ چهارمين‌ مجموعه‌ شعر خودرا (تولدي‌ ديگر) نام‌ نهاد كه‌ داراي‌ روح‌ و حالتي‌ متفاوت‌ از قبل‌ و مملو از اشعار اجتماعي‌ و انتقادي‌ بود. مجموعه‌ تولدي‌ ديگر دنياي‌ تفكرات‌ اين‌ شاعر‌ جوان‌ را به‌ گونه‌اي‌ نوين‌نشان‌ مي‌داد و فروغ‌ پس‌ از چاپ‌ اين‌ مجموعه‌، از آثار شعري‌ گذشته‌ خود اظهار تأسف‌ كرد و اين‌ اشعار را بيان‌ ساده‌اي‌ از جهان‌ بيرون‌ خود ناميد. فروغ‌ فرخزاد در سال‌ 1343 به‌ ايتاليا،آلمان‌ و فرانسه‌ سفر كرد و در اين‌ ايام‌ كه‌ در داخل‌ و خارج‌ از ايران‌ به‌ شهرت‌ خاصي‌دست‌ يافته‌ بود، سازمان‌ فرهنگي‌ يونسكو فيلم‌ نيم‌ ساعته‌اي‌ از زندگي‌ او تهيه‌ كرد. فروغ‌ در روز دوشنبه‌ 24 بهمن‌ 1345 دراثر سانحه‌ تصادف‌ رانندگي‌ در سن‌ سي‌ ودو سالگي‌ در گذشت‌.

دیکتاتور به پایان سلام کن / بیانیه صفحه حمایت از گلشیفته فراهانی درباره 25 بهمن


شروع یک پایان برای دیکتاتور ...

در آستانه 25 بهمن هستیم
زمین زیر پای دیکتاتورها گرم شده است فقر نابرابری ظلم و ستم اوضاع اقتصادی وخیم و فشارهای بین الملی وضع بد زندگی و خفقان روز افزون جامعه بیداد می کند  در آستانه 25 بهمن و اما امید برای تغییر تلاش برای ساختن جامعه ای بهتر فردایی بهتر  هیچگاه از بین نمی رود دوباره شور و شوق اعتراض و تظاهرات خیابانی جامعه را دربر گرفته است جوانان خود را برای این روز آماده می کنند بیانیه پشت بیانیه برای حمایت از این روز در حال انتشار است شعار نویسی اس ام اس ایمیل وبلاگ شبنامه و... تب و تاب اعتراض در جامعه بالاگرفته در 1 سال گذشته چندین دیکتاتور منطقه به وسیله اعتراضات مردمی به پایین کشیده شدند این بار نوبت دیکتاتوری حاکم در ایران است باید با تمام توان علیه این دیکتاتوری جنایتکار و خونریز که 33 سال است فقر و نابرابری و ظلم و ستم را به جامعه تحمیل کرده است مبارزه کرد 25 بهمن فرصتی برای شروع یک پایان برای دیکتاتوری است همه با هم متحد شویم برای ایرانی آزاد و برابر
صفحه حمایت از گلشیفته فراهانی حمایت خود را این روز و پشتیبانی از این اعتراضات اعلام می کند
و از تمام مردم آزادی خواه و معترض در ایران تقاضای پیوستن به این اعتراضات را دارد باید متحد شد وبا شعارهای رادیکال و شفاف به جنگ دیکتاتوری رفت یاد جانباختگان راه آزادی را باید گرامی داشت و راهشان را ادامه داد
زنده بادآزادی / زندانی سیاسی آزاد باید گردد / بن علی مبارک نوبت سید علی / مرگ بر دیکتاتور و... باید صدای شعارهایمان خیابانها را به لرزه در آورد باید تمام دنیا صدای مارا بشنوند نوبت ایران است
صفحه حمایت از گلشیفته فراهانی با نزدیک به 5000 عضو  وبلاگ پر بیننده تویتر و ... آمادگی خود را بری پوشش و انعکاس گسترده رویدادهای این روز اعلام میدارد و از آن پشتیبانی کامل می کند ما تلاش خود را در این زمینه با تمام توان خواهیم کرد و از تمام دوستان عزیزی که تمایل به همکاری در این زمینه و با این صفحه را دارند تقاضای کمک و همکاری می کنیم به ما بپیوندید باید صدای خود را رساتر کنیم پوشش این روز یکی از وظایف هر ایرانی مبارزی است
 می توانید اخبار تصاویر فیلمها بیانیه ها و... خود از این روز را به ایمیل ( sgolshifteh@gmail.com ) بفرستید  و یا روی دیوار صفحه به اشتراک بگزارید

زنده باد آزادی مرگ بر دیکتاتور

 صفحه حمایت از گلشیفته فرهانی    https://www.facebook.com/support.golshifteh





تقدیم به محمد مختاری و صانع ژاله شهدای راه آزادی

یک سال گذشت ...

یادشان همیشه گرامی راهشان پر رهرو ...

هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگر چه دستانش

از ابتذال شکننده تر بود

هراس من باری

همه از مردن در سر زمینیست

که مزد گور کن

از بهای آزادی آدمی

افزون باشد

سوختن، ساختن

جستن، یافتن

و آنگاه به اختیار برگذیدن

و از خویشتن خویش

بارو یی پی افکندن

اگر مرگ را

از این همه ارزشی

افزون باشد

حاشا ،حاشا

که هرگز از مرگ هراسیده باشم ... ( شاملو )



از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی https://www.facebook.com/support.golshifteh








۲۲ بهمن ۱۳۹۰

تحلیلی نقد آمیز ار جنبش سبز در آستانه 25 بهمن




931f8b52cfb53319cf591b427d2be1a2 دانلود و ویدیو فيلم انتخاباتي ميرحسين موسوي ساخته مجید مجیدی

 با درود و آرزوی موفقیت عزیزان با هر باور و فکری که هستید به هرجناح و دسته و حزبی مخصوصا دوستانی که به جنبش سبز تعلق دارند لطفا بدون کینه و تئوری توطئه این نوشته را بخوانید و آن را نقد کنید و با هم همفکری کنیم هدف من از نوشتن این مطلب ایجاد فرصتی برای بحث و تبادل نظر برای راه های درست و نتیجه بخش برای اعتراض در آستانه 25 بهمن است حتی اگر با نقد من موافق نیستی و مخالفی می توانیم بحث کنیم ما دشمن هم نیستیم اولین شرط رسیدن به آزادی قبول کردن مخالفین و نظرات مخالف است با تشکر

حدودا" 2 سال از پدید آمدن جنبش سبز در ماجراهای انتخابات 88می گذرد ( بخوانید انتصابات فرمایشی کجای این انتخابات است مگر گذاشتند سکولارها شرکت کنند مگر گذاشتند سلطنت طلبها و جمهوری خواه ها و کمونیست ها شرکت کنند و یا مگر در جمهوری اسلامی آزادی وجود دارد احزاب و مطبوعات آزاد وجود دارد که انتخابات برگزار کرد و در آن شرکت کرد؟ )  و در این مدت اتفاقات و رویدادهای زیادی را شاهد بودیم و اکنون این امکان را داریم تا با دیدی بازتر به این جنبش بپردازیم و با تجربه ای 2 ساله که از این جنبش و اوضاع سیاسی ایران و سیر تحولات تا کنونی جامعه تحلیلی واقعگرایانه تری ارائه دهیم .

2 سال پیش جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی و بر اساس نیازهای ضروری و در راستای حفظ کلیت نظام و تداوم سیاستهایش و فایق آمدن بر بحران هایی که درگیر آن بود که از مهمترین آنها عدم مشروعیت مساله اتمی بحران اقتصادی سیاست خارجی و تحریم های بین المللی و...  با تاکتیک و ترفندهای جدیدی در شیوه تبلیغات کاندیداها برای کشاندن مردم به پای صتدوق های رای و آبرو خریدن برای نظام و مشروعیت دادن به آن نزد همگان و نیاز به نیرویی برای سرکوب جنبشهایی مانند جنبش دانشجویی جنبش کارگری جنبش زنان و جنبش ما هستیم که در آن زمان پاگرفته بودند و در جامعه به نیرو و خطری جدی برای رژیم تبدیل شده بودند و عمق اعتراضات موجود در جامعه که رژیم را به سمت سرنگونی ثوق میداد باید چاره ای می اندیشیدند با مناظره های تلویزیونی کنترل شده تنور انتخابات را گرم کردند ( کجای این مناظره ها دیدید به اعدام ها سنگسارها خفقان و سرکوب به سپاه پاسداران ولی فقیه و.. اشاره ای بشود و مناظره ها در قالبی معین و در حد رو کردن بخش کوچکی از فسادها و دروغهای جناحهای حکومتی باقی ماند که البته نقش خود را به خوبی ایفا کرد )

آزادی های محدودی در دوران انتخابات به جامعه داده شد و از خیلی چیزها چشم پوشی شد طرح امنیت اجتماعی و گشت ارشاد معلق شد با هم بودن و رقص دختر و پسرها با هم شعار دادن و متینگ های خیابانی ازاد شد و هیجان زیادی به جامعه تزریق شد و هر روزه از رسانه های بین المللی و خبرگزاری های بزرگ پوشش داده شد با کشیدن جوانان به خیابانها و ستادها که بعدا به خانه بردنشان معضل رژیم شد و با این روشها و ترفندهای دیگری مردم را به پای صندوق ها کشاندند البته تبلیغات خارج نشینان و اپوزوسیون هم بی تاثیر نبود یکبار دیگر اصلاح طلبان برای مردم به امیدی دوباره تبدیل شدند و در طی مدت کوتاهی اصلاح طلبان آزادیخواهان راستین ملت شدند و جان تازه ای به جسد اصلاحات دمیده شد و اینگونه بود که بسیاری از اپوزوسیون به مانند خرداد 76 دوباره به اصلاح طلبان پیوستند و بر هیزم این آتش افزودند که بعدها خود آنان را نیز سوزاند با برگزراری انتخابات و تقلب در این انتخابات ( البته کل مضحکه انتخابات در این رژیم تقلب و دروغی بیش نیست ) موج گسترده ای از اعتراضات در ایران و مخصوصا در شهرهای بزرگ شکل گرفت با رهبری اصلاحطلبان که همان مهره های رژیم در سال های قبل از حاکمیت رانده شده بودند و با شعار محوری رای من را پس بده و الله اکبر و یا حسین میر حسین ( نمی خواد تحلیل گر سی ان ان باشی تا بفهمی با این شعارهای ارتجاعی و رفرم خواهانه اتفاقی نمی افتد و قرار هم نبود بیفتد ) و با اعتراضات خیابانی آرام که آنهم اگر می توانستند نمی کردند چون خودشان قبلا مردم را به خیابانها کشانده بودند و به این راحتیها نمی شد آنان را از اعتراض خیابانی عقب راند وگرنه مردم را به همان الله اکبر شبانه و بستن دستبند سبزقانع می کردند جنگ داخلی بین جناحهای رژیم دوباره اوج گرفت این بار صف بندیها واضح تر شده بود و شمشیر را از رو بسته بودند و یکی باید این بار قربانی کلیت نظام می شد با گروگان گرفتن مردم در خیابانها و استفاده ابزاری از آنها اصلاح طلبان به خوبی توانستند بر این موج اعتراضات که ریشه در اعتراضات و نارضایتیهای واقعی و دهها ساله ی مردم داشت سوار شوند و به آن شکل دهند

در مدت زمان کوتاهی اکثریت اپوزوسیون متوهم به آنان پیوستند و دسته های اصلاح طلبان به اقسا نقاط جهان اعزام شدند و بلندگوهای عظیمی مانند بی بی سی صدای آمریکا سی ان ان و... در اختیار آنان قرار گرفت صدها سایت پرخرج راه اندازی شد کانالهای تلویزیونی و شبکه های گسترده و لابی های قوی در دنیا به وجود آمد و اعتراضات را در داخل و خارج به دست گرفتند کافی ست به آرشیو رسانه های یزرگ در این 2 ساله نگاهی بیندازید و یا در اینترنت جنبش سبز و موسوی را سرچ کنید بیش از 1 میلیون صفحه ای اینترنتی را خواهید یافت و به زبانهای دیگر هم جالب است سرچ کنید . با کمکهای مالی فراوان و تبلیغات میدیای غربی و رسانه هایی که در داخل داشتند به قدرت بلا منازع تبدیل شدند و با استفاده از شبکه های وسیعی که از زمان اصلاحات خاتمی در ایران درست کرده بودند و توانستند آن را در خارج کشور نیز همانند سازی کنند و به کمک اپوزسیون رهبری را در دست گرفتند و با تبلیغات مبارزات بدون خشونت و گذار آرام به دمکراسی به پیش رفتند ( البته به عقب رفتند دوران طلایی و دهه 60 ) تظاهراتهای 3 میلیونی راه انداختند و بر دهان مردم چسب زدند (خفه کردند )

و سکوت را به بهترین راه مبارزه تبدیل کردند و ساعتها و روزها و ماهها درباره معجزه سکوت و بستن دستبند سبز و عرض خیابان را گس کردن بی هدف نوشتند و گفتند و اراجیف بافتند و به خورد مردم دادند هرکس شعار میداد یا می خواست به نمادهای حکومتی حمله کند سریعا انگ جاسوس و عمله دیکتاتور می خورد و می گفتند می خواهد مبارزات بدون خشونت را به خشونت بکشد و تردش می کردند آخوندهای فسیل شده و مرتجع شدند آزادی خواه و قاتلان دیروز شدند ناجیان امروز و شکنجه گران دیروز شدند مبارزان خستگی ناپذیر امروز و حتی رفسنجانی شد چهره شجاع و نترس و مردمی!!! و با این کارها از ضربه زدن به کل نظام توسط مردم خشمگین جلوگیری کردند و صدها جوان را به کشتن دادند و هزاران نفر را به زندانهای مخوف و شکنجه گاه ها انداختند و هزاران نفر را مجبور به ترک ایران کردند جنبشهای اعتراضی موجود در جامعه را خفه کردند و یا به زیر پرچم خود کشیدند و خواب دوران طلایی ( دوران کشتار بیش از 100هزار آزادی خواه و جنگ و فقر و فلاکت و اختناق ) رژیم و جمهوری اسلامی سبز را دیدند و بیانیه پشت بیانیه بر این تاکید کردند و هرکس با آنان مخالفت کرد را با نیروی عظیمی که پیدا کردند به حاشیه راندند و بایکوت کردند حتی در تظاهراتهای خارج کشور شعار دادن و پرچم آوردن را هم ممنوع کردند و خنده دارتر با رادیو اسراییل یا به قول خودشان رژیم صهیونیستی و رسانه های صهیونیستی هم مصاحبه نمی کردند.

اما سوال مهم اینجا آن است که این جنبش سبز چه می خواهد و چه خواهد شد؟

اصلی ترین هدف این جنبش ماندن رژیم حذف جناح راست و رفرم نظام بوده و هست که این هدف مشترک غرب جناح اصلاح طلب و اپوزوسیون پرو غرب است که دستیابی به این هدف تقریبا غیر ممکن است چون جمهوری اسلامی در 30 سال گذشته نشان داده است که رژیمی دیکتاتور و به شدت سرکوبگر و خشن است که نماینده اقلیتی جنایتکار و مفت خور ( که این آقایان اصلاح طلب از همین اقلیت دیروزی هستند ) و حکومتی فاشیستی مذهبی ست که قابل رفرم نیست و تجربه 8 ساله ی دوران اصلاحات خاتمی این را به خوبی نشان داد که هر صدای مخالفی حتی از جانب یاران دیروز نظام در نطفه خفه خواهد شد و اصلاحات خوابی بیش نیست امروز پس از گذشت 2 سال از عمر جنبش سبز در شرایطی که دیکتاتوریهای منطقه به وسیله قهر انقلابی مردم در زمان کوتاهی به زیر کشیده می شوند و موج این اعتراضات و انقلابات تمام خاورمیانه را در بر گرفته جنبش سبز با زیرکانه ترین شیوه خطر این اعتراضات را از ایران دور کرده و با شعار سکوت سیزده بدر بریم دستبند سبز ببندیم و با اعتراضات بی جواب و بی تاثیر نظام را بیمه کرد اکنون هم در آستانه 25 بهمن دعوت به راهپیمایی سکوت می کند ؟! جنبش سبز که از درون نظام و جناح از حکومت رانده شده شکل گرفته نمی تواند و نمی خواهد جمهوری اسلامی برود چون در این صورت خود آنان نیز در فردای ایران جایی نخواهند داشت و به زباله دان تاریخ خواهند پیوست پس تلاش خواهند کرد اعتراضات مردم را در حد اصلاحات و اعتراضاتی جناحی و خنثی برای فشار بر جناح راست رژیم برای گرفتن امتیاز نگه دارند که تا کنون به خوبی توانسته اند این کار را بکنند هر چند این اعتراضات روز به روز رادیکالتر شده است و شعارهای آن حتی سران جنبش سبز را به ترس انداخته و کل نظام را به چالش کشانده است اما باز رهبری و هژمونی این جنبش در دست این اصلاح طلبان است و تمام توان خود را بر این گذاشته اند جمهوری اسلامی را برای سالیان درازی حفظ کنند ( البته ذکر این نکته ضروری است که جنبش سبز سیری افولی را در این 2ساله طی کرده و نا امیدی و سرخوردگی زیادی را بر جامعه تحمیل کرده است)

این جواب اما سوالی تاریخی به همراه دارد:

چه باید کرد ؟؟؟

به این سوال در نوشته های بعدیم در حد توان خواهم پرداخت اما نظر شما چیست ؟؟؟

جنبش سبز به کجا می رود و آینده را چگونه پیش بینی می کنید ؟؟؟

برای دعا دختر نوجوانی که توسط مردم مرتجع سنگسار شد

درنهان قلبش خواست غنچه ای را شکوفه دهد
لای انبوهی از ارتجاع
... در مسجد خانگی اشان عاشق شد
عاشق غنچه ای دگر,
که میخواست غنچه اش را بابوسه ای شکوفه سازد

و
دعا قلبش شکوفه داد
کرکسهای ارتجاع از نهان قلبش به لرزه آمدن
لرزه ای به خاطر یک شکوفه
و
آفتاب شکوفها را دید

اما دعا میان کرکسها,میان سگهای خیس شده که بوی سرکه میدادن سلاخی شد
برگهای سرخش,
لب تازه گرم شده اش,
به خیابان ریخته شد

دعا سنگ باران شد,
دعا به خون غلتید
هزاران کرکس خیابان خونی شده را لبخند زدن
خون زنی تازه لب گرم شده

ساق پای دعا,ساق یک شکوفه میان بلوکها شکسته شد
اولین ساقه را برادرش شکست
دوباره دعا در چشم برادرش غلت خورد
هنگام پرپر شدن به یاد بچگی اش افتاد
به یاد آغوش برادرش
برادری که اولین کرکس خیابان بود
دعا از همان بچگی در خون خیابان غلتید
دعا سنگ باران شد
سنگساری اندوهبار

و
باد برگهای دعارا برد
به مزرعه ای که هزاران دعا در آن غلتیده بودن
مزرعه ای که پرچینش از درد زن بودن بود
مزرعه ی تاوان
مزرعه ی ناموس
مزرعه ی زن بودن
مزرعه ای در آغوشی خونالود
ولبهایش در خون پرچینی غلتید
پرچینی از خار
خار زن بودن در خیابان ارتجاع

برای دعا,دختری که به خاطر عاشق شدن در شهر باشقه نزدیک شهرموصل توسط مردم مرتجع سنگسار شد

(علی رسولی)

از فیسبوک حمایت از گلشیفته فراهانی  https://www.facebook.com/support.golshifteh


 

پوستر 25 بهمن


چه سوریه چه تهران، مرگ بر ظالمان

پیش به سوی ۲۵ بهمن، با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه

ازميدان فردوسي تا تقاطع نواب- آزادي

دوباره مي آييم...



۲۱ بهمن ۱۳۹۰

مراسم سالگرد محمد مختاری دوشنبه، ۲۴ بهمن ماه، در مسجد احمدیه نارمک برگزار می‌شود

پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنیست

با نهایت اندوه سالروز عروج ملکوتی فرزند عزیزم جوان ناکام محمد مختاری را به اطلاع کلیه دوستان و آشنایان محترم می‌‌رسانیم. به همین مناسبت مراسم گرامیداشتی در مورخه 24/11/1390 ساعت ۱۵:۳۰ لغایت ۱۷ واقع در مسجد احمدیه به نشانی‌ نارمک، بالاتر از چهارره سرسبز (مترو سرسبز) برگزار می‌‌گردد. حضور شما عزیزان باعث شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد. از طرف خانواده‌های مختاری، افجه‌ای، مهدی‌زاده، عزیزی و سایر بستگان و دوستان و آشنایان

محمد ما نمرده این دولت است که مرده

فیس بوک حمایت از گلشیفته فراهانی  http://www.facebook.com/support.golshifteh





حرکت جالب طرفداران حقوق حیوانات با برهنه شدن


چندی پیش در اروپا و آمریکا و در حمایت از حیوانات، نهضتی شکل گرفت که بسیاری از هنرپیشه ها و هنرمندان معروف نیز بدان پیوسته در جلوی دوربین ها برهنه شدند با این شعار که: " ترجیح می دهم برهنه باشم تا این که پوست حیوان بپوشم "

Not long ago in Europe and America and in support of animals, formed a movement that many well known actors and artists that were always naked in front of the camera with the slogan:
"I prefer to be naked that wear animal skin."

مادونا در کنسرتش با حمله به ایران مخالفت کرد

ستاره بزرگ موزیک پاپ ، مادونا و مخالفت با جنگ .

زنده باد مادونای گرامی . . 

Pop music superstar, Madonna and oppose war.

Madonna Long Live ...




۲۰ بهمن ۱۳۹۰

چنین است دنیای رویای من شعری از لنگستن هیوز با ترجمه شاملو

من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن هیچ انسانی انسان
دیگر را خوار نمیشمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
.و صلح و آرامش، گذرگاههایش را میآراید

من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
همگان راه گرامی ِ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
.و طمع روزگار را بر ما سیاه نمیکند

من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
سیاه یا سفید
ــ از هر نژادی که هستی ــ

از نعمتهای گسترهی زمین سهم میبرد.هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر میافکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامی ِ بشریت را برمیآورد

چنین است دنیای رویای من))

"لنگستن هيوز
"